تبلیغ تاپ 1
میزکار کاربران
اول مشورت، دوم تصمیم و سوم انتخاب سه رکن موفقیت هستند - لوپ دووکا

تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست.  تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمارکلیدی مندرج درصورت‌های مالی شرکت تمرکز می‌نماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام به ‌درستی ارزشیابی شده ‌است یا  نه.

 

در حقیقت تجزیه و تحلیل بنیادی عبارت است از بررسی علمی عوامل اساسی و بنیادی تعیین کننده ارزش سهام. تحلیل گر بنیادی به بررسی دارایی ها، بدهی ها، فروش، ساختار بدهی ها، محصولات، سهم بازار، ارزیابی مدیریت بنگاه و مقایسه آن با رقبا می پردازد و در نهایت ارزش ذاتی سهام را تخمین می زند. تحلیل بنیادی در تحقق اهداف بلند مدت رشد سهام موثرتر است تا در تعیین نوسانات کوتاه مدت قیمت سهام.


پیروان روش‌های تحلیل بنیادی به درستی معتقدند که ارزش سهم منبعث از سودآوری آن است و ارزیاب باید به اتکای تحلیل‌های مالی که از گذشته‌های شرکت مورد نظر به عمل می‌آورد و لحاظ چشم‌‌اندازی که مدیریت آن شرکت برای یک یا چند سال آتی اعلام کرده است بتواند ارزش ذاتی سهم را پیدا کند و بعد نسبت به خرید یا فروش آن سهم به خصوص تصمیم بگیرد.


در کنار فعالیتهای شرکت، پیش بینی روند اقتصاد کلان در تحلیل بنیادی اهمیت فوق العاده ای می یابد. چرا که روند اقتصاد کلان به طور اساسی بر روند سودآوری شرکت، دید گاه سرمایه گذاران، انتظارات و در نهایت بر قیمت سهم موثر می باشد. در تحلیل بنیادی از کل به جزء می رسیم یعنی در ابتدا سطح کلان اقتصاد، سطح صنعت و وضعیت شرکت و در آخر ارزش سهم مورد نظر را بررسی می کنیم و چشم اندازی از آینده صنعت و شرکت مورد نظر بدست می آید. بدین ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود: 

     

    1- تجزیه و تحلیل اقتصاد        2- تجزیه و تحلیل صنعت          3- تجزیه و تحلیل شرکت         4- ارزشیابی قیمت سهام                                                             

 

 

منبع

دکتراکرم تفتیان(1393) تجزیه و تحلیل اوراق بهادار

 شهدایی، سید محمد علی، (1388)، "تحلیل بنیادی در بازار سرمایه ایران" ، ،نشر: چالش.

 

 

 

 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
موحدی |   1396/01/27 08:14:56   |
1     0
تحلیل مبنایی (یا بنیادین یا پایه‌ای) یکی از روش‌های تحلیل بازار سرمایه و پیش بینی قیمت هاست. در اصل پیش بینی قیمت به دو روش اصلی امکان‌پذیر است:

تحلیل تکنیکی
تحلیل بنیادین
تحلیل تکنیکال سعی در پیش بینی قیمت سهم در آینده با توجه به قیمت‌های آن در گذشته دارد. این نوع از تحلیل بیشتر کاربرد کوتاه مدت داشته و برای افرادی توصیه می‌گردد که زمان‌های بیشتری را در بازار سرمایه هستند.

اما تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارش‌ها مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه‌است. هنگامیکه این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار می‌رود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار می‌گیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیل‌های سرمایه‌گذاری نظیر تحلیل‌های کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و داده‌های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام می‌پذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری

در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایه‌گذاری شده‌است. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار می‌پردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن می‌گردد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فاطمه منتظرقائم |   1396/02/30 03:57:20   |
تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارش‌ها مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه‌است. هنگامیکه این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار می‌رود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار می‌گیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیل‌های سرمایه‌گذاری نظیر تحلیل‌های کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و داده‌های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام می‌پذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری

در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایه‌گذاری شده‌است. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار می‌پردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن می‌گردد.
یوسفی |   1396/01/29 13:43:25   |
0     0
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟


تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال همانطور که از اسمش پیداست بررسی عواملی است که به طور بنیادی بر قیمت آنچه که شما خرید و فروش یا به اصطلاح ترید (Trade ) می کنید اثر می گذارند. آنچه در بازار های مالی از جمله بازار فارکس می توان معامله کرد بسیار پر تعداد است و از نظر ماهیت با هم تفاوت دارند. ارز ها، کالا ها و سهام شرکتها موضوعات معاملاتی یا به اصطلاح انگلیسی آن وسائل (Instruments ) معاملاتی کاملا متفاوتی هستند که نمی توان عوامل بنیادی یا همان فاندامنتال موثر بر قیمت آنها را به سادگی و با یک روش بررسی نمود. حتی بعضا در مواردی مثل فلزات قیمتی و به خصوص طلا دارای ماهیتی دوگانه هستند که به آن خواهیم پرداخت.

پس نتیجه اینست که تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال باید برای هر چیزی که می خواهید ترید کنید به طور خاص تحقیق و بررسی شود. از این رو در این مقاله کوتاه مبانی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال را به چند گروه مجزا به حسب هر مورد به طور خلاصه و صرفا با اشاره به مبانی و مهمترین عوامل آن بررسی می کنیم. مقصود از این مقاله انست که شما پس از آن قادر باشید عوامل موثر بر تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی آن چیزی را که قصد دارید ترید کنید شناخته و با جمع آوری یا دریافت اطلاعات لازم بر آن احاطه داشته باشید.

برای شما که تصمیم می گیرید یک چیز خاص را ترید کنید، جمع آوری اطلاعات در باره این عوامل که بر تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال آنچه ترید می کنید تاثیر دارند و ما اینجا فقط به آنها اشاره کرده ایم یک کار مستمر است که ممکن است با جستجو روی اینترنت بتوانید منابع رایگان زیادی را هم برای آن بیابید. ولی شرکتهای زیادی وجود دارند که به طور تخصصی روی این امر یعنی گردآوری اطلاعاتی که بر تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال یک چیز و یا یک مجموعه از چیزها (که معمولا با هم ارتباط نزدیک دارند) کار می کنند. این شرکتها پس از یافتن منابع و گردآوری این اطلاعات توسط تیم های خود، اطلاعات گردآوری شده را بررسی و تحلیل می کنند و در باره تاثیر این مجموعه اطلاعات بر قیمت آن چیزهای مورد مطالعه نطر می دهند و معمولا آترا به صورت یک گزارش به افراد و شرکتهائی که آن چیز ها را معامله می کنند می فروشند. اغلب این شرکتها به صورت یک آبونمان ماهانه از مشتریان خود کسب درآمد می کنند که ازحد کمتر از یکصد الی هزاران دلار بسته به حجم اطلاعات می تواند متغیر باشد. چنین مبالغ برای یک بانک، صندوق سرمایه گزاری و یا یک شرکت درگیر با معاملات مربوطه با مبالغ بالا (چه بصورت تجارت مالی و چه به صورت فیزیکی آن) بسیار نا چیز است ولی حتی تریدر های با سرمایه های متوسط نیز اغلب از مشتریان چنین شرکتها می باشند زیرا به جای صرف وقت روی جمع آوری اطلاعات و تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال آن می توانند آن را به صورت آماده و تحلیل شده دریافت کرده، وقت و تمرکز فکری خود را روی کار اصلی خودشان یعنی ترید متمرکز کنند و به این ترتیب در کارشان موفق ترند. برای تریدر های با سرمایه های کوچک تر چنین مبالغی ممکن است سنگین باشد که در این صورت همانطور که قبلا ذکر شد باید به دنبال منابع موثق خبری مربوط به آنچه ترید می کنند روی اینترنت جستجو کرده و به طور منظم و مستمر این اخبار را مطالعه کنند تا در جریان مسائل و اتفاقاتی که بر تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال مربوط به آنچه ترید می کنند قرار داشه باشند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه میرجلبلی |   1396/02/05 15:00:25   |
0     0
تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزش ذاتی است که بوسیله
سرمایه گذاران قابل برآورد است. ارزش اوراق بهادار تابعی از یک سری متغیرهای بنیادی است که ترکیب این متغیرها بازده
مورد انتظار همراه با سطح ریسک مشخص را ایجاد می کند. در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی
متغیرهای بنیادی انجام می شود. ارزش ذاتی برآورد شده سپس با ارزش بازار سهام مقایسه می شود. اگر ارزش بازار کمتر از
ارزش ذاتی باشد زمان برای خرید مناسب است و اگر ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای فروش مناسب است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه میرجلبلی |   1396/02/05 15:07:22   |
1     0
در تحلیل بنیادی سرمای هگذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می کنند تا بتوانند زمان مناسب
برای سرمایه گذاری را تشخیص دهند. سپس به تحلیل صنایع یا بخ شهایی از اقتصاد می پردازند که دارای چشم اندازهای آتی
مناسبی هستند. در خاتمه اگر تحلیل گر به این نتیجه برسد که زمان سرمای هگذاری مناسب است و صنایع مناسبی با بازده
بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می کنند به تحلیل شرکتها می پردازد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فاطمه منتظرقائم |   1396/03/09 08:27:22   |
تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:
1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
آرزو السادات آینده |   1396/02/13 17:47:52   |
1     0
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست.
روند اقتصاد کلان به طور اساسی بر روند سودآوری شرکت ، دید گاه سرمایه گذاران ، انتظارات و در نهایت بر قیمت سهم موثر می باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فاطمه منتظرقائم |   1396/02/30 03:55:58   |
تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزش ذاتی است که به وسیله سرمایه‌گذاران قابل برآورد است. در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغیرهای بنیادی انجام می‌شود. ارزش ذاتی برآورد شده سپس با ارزش بازار سهام مقایسه می‌شود. اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای خرید مناسب است و اگر قیمت سهم بیشتر از ارزش ذاتی باشد، زمان برای فروش مناسب است.
فاطمه منتظرقائم |   1396/03/09 08:45:41   |
تحلیل بنیادین چیست؟

تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است. عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را می توان به دو دسته ی عوامل خرد و کلان دسته بندی کرد:
عوامل کلان
1. وضعیت سیاسی جهان و کشور
2. وضعیت اقتصادی جهان و کشور
3. بودجه سالانه ی کل کشور
4. سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی
5. تغییرات قوانین و مقررات
6. رویدادهای با اهمیت
7. قیمت جهانی کالاها و خدمات، تحولات تکنولوژی
8. وضعیت خاص صنعت
9. سمت گیری کلی بازار سهام
عوامل خرد
1. بودجه ی شرکت و پیش بینی سود هر سهم و میزان تحقق آن
2. تحلیل روند اجزای بودجه و قیمت های سهام در سالیان گذشته
3. سیاست تقسیم سود سهام، درصد تقسیم و زمان پرداخت سود
4. طرح های توسعه افزایش سرمایه (منابع و مصارف)
5. ترکیب سهام داران شرکت و معاملات عمده
6. ترکیب دارائی ها و سرمایه گذاری های شرکت
7. سابقه و اعتبار شرکت (سرقفلی)
8. بدهی های احتمالی، کرسی ذخایر و دعاوی حقوقی
9. مدیریت شرکت
10. اطلاعات درون شرکت و شایعات
11. نسبت قیمت به در آمد هر سهم
12. عرضه و تقاضای سهم
مهدیه محمدنیا |   1396/02/30 04:55:55   |
0     1
تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:

1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
damiri |   1396/03/01 17:37:03   |
1     1
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست.
بدین ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:

1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فاطمه منتظرقائم |   1396/03/04 18:30:29   |
1     0
تحلیل بنیادین چیست؟
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است. عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را می توان به دو دسته ی عوامل خرد و کلان دسته بندی کرد:
عوامل کلان
1. وضعیت سیاسی جهان و کشور
2. وضعیت اقتصادی جهان و کشور
3. بودجه سالانه ی کل کشور
4. سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی
5. تغییرات قوانین و مقررات
6. رویدادهای با اهمیت
7. قیمت جهانی کالاها و خدمات، تحولات تکنولوژی
8. وضعیت خاص صنعت
9. سمت گیری کلی بازار سهام
عوامل خرد
1. بودجه ی شرکت و پیش بینی سود هر سهم و میزان تحقق آن
2. تحلیل روند اجزای بودجه و قیمت های سهام در سالیان گذشته
3. سیاست تقسیم سود سهام، درصد تقسیم و زمان پرداخت سود
4. طرح های توسعه افزایش سرمایه (منابع و مصارف)
5. ترکیب سهام داران شرکت و معاملات عمده
6. ترکیب دارائی ها و سرمایه گذاری های شرکت
7. سابقه و اعتبار شرکت (سرقفلی)
8. بدهی های احتمالی، کرسی ذخایر و دعاوی حقوقی
9. مدیریت شرکت
10. اطلاعات درون شرکت و شایعات
11. نسبت قیمت به در آمد هر سهم
12. عرضه و تقاضای سهم
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا صادق پناه خرم آبادی |   1396/03/10 13:09:00   |
0     0
پیروان روش‌های تحلیل بنیادی به درستی معتقدند که ارزش سهم منبعث از سودآوری آن است و ارزیاب باید به اتکای تحلیل‌های مالی که از گذشته‌های شرکت مورد نظر به عمل می‌آورد و لحاظ چشم‌‌اندازی که مدیریت آن شرکت برای یک یا چند سال آتی اعلام کرده است بتواند ارزش ذاتی سهم را پیدا کند و بعد نسبت به خرید یا فروش آن سهم به خصوص تصمیم بگیرد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدمحمد امامی مقدم |   1396/03/10 15:02:13   |
0     1
ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:



1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Omid Jafari |   1396/03/11 06:17:59   |
0     0
تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و داده‌های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام می‌پذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
sobhan karimi |   1396/03/11 10:40:46   |
1     0
تحلیل مبنایی (یا بنیادین یا پایه‌ای) یکی از روش‌های تحلیل بازار سرمایه و پیش بینی قیمت هاست. در اصل پیش بینی قیمت به دو روش اصلی امکان‌پذیر است:

تحلیل تکنیکی
تحلیل بنیادین
تحلیل تکنیکال سعی در پیش بینی قیمت سهم در آینده با توجه به قیمت‌های آن در گذشته دارد. این نوع از تحلیل بیشتر کاربرد کوتاه مدت داشته و برای افرادی توصیه می‌گردد که زمان‌های بیشتری را در بازار سرمایه هستند.

اما تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارش‌ها مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه‌است. هنگامیکه این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار می‌رود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار می‌گیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیل‌های سرمایه‌گذاری نظیر تحلیل‌های کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و داده‌های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام می‌پذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری

در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایه‌گذاری شده‌است. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار می‌پردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن می‌گردد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
mohadese najafi |   1396/03/11 11:42:09   |
1     0
در تحلیل بنیادی از کل به جزء می رسیم یعنی در ابتدا سطح کلان اقتصاد، سطح صنعت و وضعیت شرکت و در آخر ارزش سهم مورد نظر را بررسی می کنیم و چشم اندازی از آینده صنعت و شرکت مورد نظر بدست می آید
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
منصوره دهقانی اشکذری |   1396/03/13 15:27:25   |
1     0
تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارش‌ها مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه‌است. هنگامیکه این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار می‌رود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار می‌گیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیل‌های سرمایه‌گذاری نظیر تحلیل‌های کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و داده‌های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام می‌پذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری

در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایه‌گذاری شده‌است. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار می‌پردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن می‌گردد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
منصوره دهقانی اشکذری |   1396/03/13 15:36:29   |
0     0
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است. عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را می توان به دو دسته ی عوامل خرد و کلان دسته بندی کرد:

عوامل کلان

1. وضعیت سیاسی جهان و کشور

2. وضعیت اقتصادی جهان و کشور

3. بودجه سالانه ی کل کشور

4. سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی

5. تغییرات قوانین و مقررات

6. رویدادهای با اهمیت

7. قیمت جهانی کالاها و خدمات، تحولات تکنولوژی

8. وضعیت خاص صنعت

9. سمت گیری کلی بازار سهام

عوامل خرد

1. بودجه ی شرکت و پیش بینی سود هر سهم و میزان تحقق آن

2. تحلیل روند اجزای بودجه و قیمت های سهام در سالیان گذشته

3. سیاست تقسیم سود سهام، درصد تقسیم و زمان پرداخت سود

4. طرح های توسعه افزایش سرمایه (منابع و مصارف)

5. ترکیب سهام داران شرکت و معاملات عمده

6. ترکیب دارائی ها و سرمایه گذاری های شرکت

7. سابقه و اعتبار شرکت (سرقفلی)

8. بدهی های احتمالی، کرسی ذخایر و دعاوی حقوقی

9. مدیریت شرکت

10. اطلاعات درون شرکت و شایعات

11. نسبت قیمت به در آمد هر سهم

12. عرضه و تقاضای سهم
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سجاد بلب رسیده |   1396/03/17 15:29:12   |
0     0
تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:



1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد احمدی |   1396/03/30 14:13:19   |
1     0
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است. عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را می توان به دو دسته ی عوامل خرد و کلان دسته بندی کرد:
عوامل کلان
1. وضعیت سیاسی جهان و کشور
2. وضعیت اقتصادی جهان و کشور
3. بودجه سالانه ی کل کشور
4. سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی
5. تغییرات قوانین و مقررات
6. رویدادهای با اهمیت
7. قیمت جهانی کالاها و خدمات، تحولات تکنولوژی
8. وضعیت خاص صنعت
9. سمت گیری کلی بازار سهام
عوامل خرد
1. بودجه ی شرکت و پیش بینی سود هر سهم و میزان تحقق آن
2. تحلیل روند اجزای بودجه و قیمت های سهام در سالیان گذشته
3. سیاست تقسیم سود سهام، درصد تقسیم و زمان پرداخت سود
4. طرح های توسعه افزایش سرمایه (منابع و مصارف)
5. ترکیب سهام داران شرکت و معاملات عمده
6. ترکیب دارائی ها و سرمایه گذاری های شرکت
7. سابقه و اعتبار شرکت (سرقفلی)
8. بدهی های احتمالی، کرسی ذخایر و دعاوی حقوقی
9. مدیریت شرکت
10. اطلاعات درون شرکت و شایعات
11. نسبت قیمت به در آمد هر سهم
12. عرضه و تقاضای سهم
عوامل خرد و کلان بنیادین در حوزه ی بازارهای سهام، در سه سطح مشخص انجام می گیرد. در سطح شرکت ها شامل بررسی صورت های مالی، مدیریت، کسب و کار شرکت، ترکیب سهامداران و تحلیل رقبا و ... انجام می گیرد. در سطح صنعت این تحلیل می تواند شامل بررسی فشارهای عرضه و تقاضا ی کنونی و آینده برای کالای هدف و ... می باشد. دامنه این مطالعات برای بررسی وضعیت کلی بازار، می تواند به داده های اقتصادی کلان که مسیر رشد اقتصادی برای آینده را رقم می زنند، گسترش یابد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سعید نورالهی |   1396/03/31 07:46:06   |
0     0
پیروان روش‌های تحلیل بنیادی به درستی معتقدند که ارزش سهم منبعث از سودآوری آن است و ارزیاب باید به اتکای تحلیل‌های مالی که از گذشته‌های شرکت مورد نظر به عمل می‌آورد و لحاظ چشم‌‌اندازی که مدیریت آن شرکت برای یک یا چند سال آتی اعلام کرده است بتواند ارزش ذاتی سهم را پیدا کند و بعد نسبت به خرید یا فروش آن سهم به خصوص تصمیم بگیرد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صدیقه نیک روش |   1396/03/31 23:18:56   |
0     0
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سجاد بلب رسیده |   1396/03/31 23:51:39   |
0     0
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست.بدین ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:



1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمدرضا تیموری |   1396/04/02 12:52:04   |
0     0
تحلیل گر بنیادی به بررسی دارایی ها،بدهی ها، فروش، ساختار بدهی ها، محصولات، سهم بازار، ارزیابی مدیریت بنگاه و مقایسه آن با رقبا می پردازدو در نهایت ارزش ذاتی سهام را تخمین می زند . تحلیل بنیادی در تحقق اهداف بلند مدت رشد سهام موثرتراست تا در تعیین نوسانات کوتاه مدت قیمت سهام .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد کاظم سالاری |   1396/04/03 12:26:26   |
0     0
تحلیل بنیادی نیاز به گردآوری و تحلیل متغیرهای زیاد و پرهزینه دارد که فایده مندی آن را در میان مدت و بلند مدت نیز کم می کند.
اگر این فرضیه که قیمت ها منعکس کننده تمامی اطلاعات هستند صحیح باشد و نظریه اطلاعات عقلانی مورد توجه قرار گیرد، بازار فقط به جریان جدید اطلاعات پاسخ خواهد داد و اطلاعات قدیمی به لحاظ قابلیت استفاده در تحلیل فاقد ارزش هستند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سیدابوالقاسم ابریشم |   1396/04/06 17:13:09   |
0     0
تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال باید برای هر چیزی که می خواهید ترید کنید به طور خاص تحقیق و بررسی شود. از این رو در این مقاله کوتاه مبانی تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال را به چند گروه مجزا به حسب هر مورد به طور خلاصه و صرفا با اشاره به مبانی و مهمترین عوامل آن بررسی می کنیم. مقصود از این مقاله انست که شما پس از آن قادر باشید عوامل موثر بر تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی آن چیزی را که قصد دارید ترید کنید شناخته و با جمع آوری یا دریافت اطلاعات لازم بر آن احاطه داشته باشید.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه محمدنیا |   1396/04/06 18:01:23   |
0     0
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مرتضی انوری |   1396/04/08 21:43:14   |
0     0
ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:



1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مرتضی انوری |   1396/04/08 21:43:24   |
0     0
ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:
1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/09 16:07:01   |
0     0
تحلیل‌گر بنیادی معتقد است که ارزش ذاتی و حقیقی اوراق بهادار را می‌توان با مطالعه و بررسی عواملی نظیر عواید، محصولات، مدیریت، صورتهای مالی شرکت و سایر عوامل بنیادی بدست آورد. تحلیل‌گران فنی تحلیل‌گران بنیادی را به خطا رفتن متهم نمی‌کنند. با این حال، اعتقاد دارند که تحلیل های بنیادی روشهای طولانی و دشوار هستند. تحلیل‌گران فنی همچنین اعتقاد دارند که می‌توانند ابزارهای فنی مختلفی نظیر نمودارها را برای تعیین اوراق بهاداری که کمتر از ارزش ذاتی قیمت‌گذاری شده‌اند به کار ببرند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/09 16:08:03   |
0     0
در تحلیل بنیادی سرمایه‌گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می‌کنند تا بتوانند زمان مناسب برای سرمایه‌گذاری را تشخیص دهند. سپس به تحلیل صنایع یا بخش‌هایی از اقتصاد می‌پردازند که دارای چشم اندازهای آتی مناسبی هستند. در خاتمه اگر تحلیل‌گر به این نتیجه برسد که زمان سرمایه‌گذاری مناسب است و صنایع مناسبی با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می کنند به تحلیل شرکتها می پردازد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/09 16:09:05   |
0     0
بازار سهام قسمت مهم و حیاتی از کل اقتصاد به شمار می‌رود. واضح است که ارتباط قوی میان بازار سهام و اقتصاد وجود دارد. اگر شرایط اقتصادی نامناسب باشد عملکرد بیشتر شرکتها و در نتیجه بازار سهام نیز ضعیف خواهد بود. برعکس، اگر شرایط اقتصادی مناسب باشد عملکرد شرکتها نیز بهتر خواهد بود و در نتیجه شرایط بهینه اقتصادی در بازار سهام متبلور خواهد شد. اگر اقتصاد و فعالیت واحدهای اقتصادی را در قالب چرخه تجاری نگاه کنیم می‌بینیم که چرخه تجاری دارای چارچوب خاصی است یعنی از یک جا شروع می‌شود، به اوج می‌رسد و سپس پایان می‌یابد. بنابراین، فعالیتهای اقتصادی در یک حالت رکود شروع می‌شوند، یک مرحله توسعه را پشت‌سر می‌گذارند و سپس افول می‌کنند و منتظر خیزش دوباره هستند. بازار سهام و چرخه تجاری دارای ارتباط تنگاتنگی هستند. از نظر تاریخی، سهام عادی به عنوان یکی از شاخص‌های مهم چرخه تجاری بوده است. بنابراین باید به دنبال یک رابطه پیچیده باشیم. بازار و اقتصاد رابطة تنگاتنگی با هم دارند، اغلب طبق شواهد موجود قیمت‌های سهام قبل از تغییر در وضعیت اقتصاد تغییر می‌کند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/09 16:20:07   |
0     0
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است. عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را می توان به دو دسته ی عوامل خرد و کلان دسته بندی کرد:

عوامل کلان

1. وضعیت سیاسی جهان و کشور

2. وضعیت اقتصادی جهان و کشور

3. بودجه سالانه ی کل کشور

4. سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی

5. تغییرات قوانین و مقررات

6. رویدادهای با اهمیت

7. قیمت جهانی کالاها و خدمات، تحولات تکنولوژی

8. وضعیت خاص صنعت

9. سمت گیری کلی بازار سهام

عوامل خرد

1. بودجه ی شرکت و پیش بینی سود هر سهم و میزان تحقق آن

2. تحلیل روند اجزای بودجه و قیمت های سهام در سالیان گذشته

3. سیاست تقسیم سود سهام، درصد تقسیم و زمان پرداخت سود

4. طرح های توسعه افزایش سرمایه (منابع و مصارف)

5. ترکیب سهام داران شرکت و معاملات عمده

6. ترکیب دارائی ها و سرمایه گذاری های شرکت

7. سابقه و اعتبار شرکت (سرقفلی)

8. بدهی های احتمالی، کرسی ذخایر و دعاوی حقوقی

9. مدیریت شرکت

10. اطلاعات درون شرکت و شایعات

11. نسبت قیمت به در آمد هر سهم

12. عرضه و تقاضای سهم
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/09 16:21:24   |
0     0
عوامل خرد و کلان بنیادین در حوزه ی بازارهای سهام، در سه سطح مشخص انجام می گیرد. در سطح شرکت ها شامل بررسی صورت های مالی، مدیریت، کسب و کار شرکت، ترکیب سهامداران و تحلیل رقبا و ... انجام می گیرد. در سطح صنعت این تحلیل می تواند شامل بررسی فشارهای عرضه و تقاضا ی کنونی و آینده برای کالای هدف و ... می باشد. دامنه این مطالعات برای بررسی وضعیت کلی بازار، می تواند به داده های اقتصادی کلان که مسیر رشد اقتصادی برای آینده را رقم می زنند، گسترش یابد.

همچنین تحلیل بنیادین برای کالاهایی نظیر فلزات گرانبها، انرژی و ... شامل بررسی شاخص های بنیادین اقتصادی جهان و ایران مانند شاخص قیمت مصرف کننده (Consumer Price Index CPI) ، تولید ناخالص ملی (Gross Domestic Product GDP) ، شروع به ساخت واحدهای مسکونی (Housing Starts)، شاخص های اشتغال) مانند آمار دستمزد بگیران بخش غیر کشاورزی)، نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت تولید کننده (PPI Producer Price Index) ، میزان واحد های مسکونی تازه ساز (New Home sales) ، خرجکرد بخش ساخت و ساز و مسکن (Construction Spending)، شاخص خرده فروشی (Retail Sales) و ... است. عوامل دیگری مانند عرضه و تقاضای فصلی، وضعیت سیاسی و اقتصادی در جهان و ایران، نرخ ارز، سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی و ... نیز جزو عوامل موثر بنیادین محسوب می شوند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/09 16:34:32   |
0     0
تحلیل بنیادین می تواند بسیار ارزشمند قلمداد شود، ولی باید با احتیاط با آن برخورد شود. زمانی که در حال بررسی گزارشات یک تحلیل گر طرفدار فروش هستیم، مهم است که با خود تحلیل گر و سمت گیری های وی در تحلیل هایش آشنا باشیم. همه تحلیل گران و خود ما به نوعی سمت گیری های خاصی داریم. این مساله خللی در تحلیل ها وارد نمی کند و حتی با آگاهی نسبت به وجود این تعصبات، تحلیل همچنان می تواند ارزشمند باشد. مهم این است که قبلا از اتخاذ هر تصمیمی با مفاهیم ذهنی و جهت گیری های تحلیل گر آشنا باشیم. اطلاعیه ها شرکت ها و نشریات حامل اطلاعات بسیاری مفیدی هستند ولی باید با احتیاط با آن ها برخورد کرد و توان جدایی حقایق از اطلاعات غیر واقع بینانه را داشته باشیم. اطلاعات منتشر شده توسط رسانه ها، تصادفی نمی باشد. این رسانه ها ابزاری مفید و قدرتمند برای شرکت ها محسوب می شوند. سرمایه گذاران باید به خوانندگانی حرفه ای تبدیل شده تا بتوانند اطلاعات صحیح را از بزرگنمایی ها یا تبلیغات منفی تشخیص دهند
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Masoud Abedi |   1396/04/09 19:50:46   |
0     0
تحلیل بنیادی
بررسی علمی درباره عوامل اساسی تعیین‌کننده ارزش سهام را تجزیه و تحلیل بنیادی می‌نامند. تحلیل‌گر بنیادی به بررسی دارایی‌ها، بدهی‌ها، فروش، ساختار بدهی، درآمد، محصول، سهم بازار، ارزیابی مدیریت بنگاه و مقایسه آن با سایر شرکت‌‌های مشابه می‌پردازد و در نهایت ارزش واقعی سهام را تخمین می‌زند. در این نوع تحلیل از اطلاعات وسیعی مانند اطلاعات درون شرکت ( EPS، نسبت‌های مالی، میزان استفاده از ظرفیت، طرح­های توسعه، دریافتی­های احتمالی شرکت بابت مابه‌التفاوت، سوبسیدها و ....) و اطلاعات برون شرکتی( صادرات و واردات کالاها، تعرفه‌های گمرکی، نرخ سود بانکی، تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی، تحولات سیاسی، قیمت نفت، درآمدهای ارزی و ...)استفاده می‌شود. نخستین مسئله‌ای که هر سرمایه‌گذار در تحلیل بنیادی باید حل کند، انتخاب صنعت است. اگر در بحران اقتصادی باشیم و میزان بیکاری نیز زیاد باشد و تمام سعی مردم تنها پرداخت بدهی‌های‌شان باشد، احتمالاً صنایعی از قبیل صنایع غذایی، نفت و خرده‌فروشی مورد توجه قرار می‌گیرد. و هرگاه که اوضاع اقتصادی کشور رونق داشته و نرخ بیکاری کاهش یابد، صنایعی نظیر فن‌آوری که بر اوضاع کشور تأثیر‌گذار هستند، برای سرمایه‌گذاری بررسی می‌‌شوند.
پس از انتخاب نوع صنعت، باید شرکت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد که نسبت به رقبایشان سودآوری بیشتری دارند. و....
البته روش‌های دیگری مانند مدل‌های اقتصاد سنجی مالی، مدل‌های دینامیکی با محوریت شبکه‌های عصبی و نظریه شواب، مدل‌های نظری سقوط بازار سهام(نظریه رویدادهای ناگهانی)، شاخص‌های پیشرو، روش‌های پیش­بینی نقاط برگشت­، مدل‌های نوسان، تحلیل روانشناسی بازار، تحلیل زیرساختهای بازار به طور کامل در دو طبقه قرار نگرفته­اند و از جهت­هایی شبه به تحلیل بنیادی و از نظرهایی در گستره روش‌های تکنیکی قرار می­گیرند.
هریک از تحلیل‌های تکنیکی و بنیادی نقاط ضعف و قوت بسیاری دارند به طوری که می­توان گفت هیچ یک از آنها به تنهایی کاربرد ندارند بلکه مکمل یکدیگر هستند. سرمایه‌گذاران عموماً در تصمیم گیریهای کوتاه‌مدت و بلندمدت هر دو مورد را با هم تلفیق می­کنند تا بتوانند به تصماتی بهینه دست یابند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
عاطفه خیراندیش |   1396/04/18 13:56:28   |
0     0
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است. عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را می توان به دو دسته ی عوامل خرد و کلان دسته بندی کرد:

عوامل کلان

1. وضعیت سیاسی جهان و کشور

2. وضعیت اقتصادی جهان و کشور

3. بودجه سالانه ی کل کشور

4. سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی

5. تغییرات قوانین و مقررات

6. رویدادهای با اهمیت

7. قیمت جهانی کالاها و خدمات، تحولات تکنولوژی

8. وضعیت خاص صنعت

9. سمت گیری کلی بازار سهام

عوامل خرد

1. بودجه ی شرکت و پیش بینی سود هر سهم و میزان تحقق آن

2. تحلیل روند اجزای بودجه و قیمت های سهام در سالیان گذشته

3. سیاست تقسیم سود سهام، درصد تقسیم و زمان پرداخت سود

4. طرح های توسعه افزایش سرمایه (منابع و مصارف)

5. ترکیب سهام داران شرکت و معاملات عمده

6. ترکیب دارائی ها و سرمایه گذاری های شرکت

7. سابقه و اعتبار شرکت (سرقفلی)

8. بدهی های احتمالی، کرسی ذخایر و دعاوی حقوقی

9. مدیریت شرکت

10. اطلاعات درون شرکت و شایعات

11. نسبت قیمت به در آمد هر سهم

12. عرضه و تقاضای سهم
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فاطمه ملک ثابت |   1396/04/29 22:56:32   |
0     0
تحلیل مبنایی (یا بنیادین یا پایه‌ای) یکی از روش‌های تحلیل بازار سرمایه و پیش بینی قیمت هاست. در اصل پیش بینی قیمت به دو روش اصلی امکان‌پذیر است:
تحلیل تکنیکی
تحلیل بنیادین
تحلیل تکنیکال سعی در پیش بینی قیمت سهم در آینده با توجه به قیمت‌های آن در گذشته دارد. این نوع از تحلیل بیشتر کاربرد کوتاه مدت داشته و برای افرادی توصیه می‌گردد که زمان‌های بیشتری را در بازار سرمایه هستند.
اما تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارش‌ها مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه‌است. هنگامیکه این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار می‌رود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار می‌گیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیل‌های سرمایه‌گذاری نظیر تحلیل‌های کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و داده‌های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام می‌پذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری
در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایه‌گذاری شده‌است. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار می‌پردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن می‌گردد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
شهره پاشایی پور |   1396/04/30 00:57:02   |
0     0
دو نوع تحلیل بنیادی وجود دارد: تحلیل بنیادی کمّی و تحلیل بنیادی کیفی. در تحلیل بنیادی کمّی تلاش می‌کنید تا جنبه‌های کلیدی و قابل سنجش عملکرد شرکت را ارزیابی کنید، در حالی‌که در تحلیل بنیادی کیفی شما به دنبال رسیدن به درک درستی از جنبه‌های مهمی هستید که با اعداد قابل توضیح نیستند. از این رو به‌طور غیررسمی به تحلیل کیفی، بررسی بهداشتی (hygiene check) نیز گفته می‌شود.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه محمدنیا |   1396/04/30 19:20:22   |
0     0
تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمارکلیدی مندرج درصورت‌های مالی شرکت تمرکز می‌نماید.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
سعید نورالهی |   1396/04/30 19:44:26   |
0     0
در کنار فعالیتهای شرکت، پیش بینی روند اقتصاد کلان در تحلیل بنیادی اهمیت فوق العاده ای می یابد . چرا که روند اقتصاد کلان به طور اساسی بر روند سودآوری شرکت ، دید گاه سرمایه گذاران ، انتظارات و در نهایت بر قیمت سهم موثر می باشد. در تحلیل بنیادی از کل به جزء می رسیم یعنی در ابتدا سطح کلان اقتصاد، سطح صنعت و وضعیت شرکت و در آخر ارزش سهم مورد نظر را بررسی می کنیم و چشم اندازی از آینده صنعت و شرکت مورد نظر بدست می آید.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
شهره پاشایی پور |   1396/04/30 23:53:51   |
0     0
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است. عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را می توان به دو دسته ی عوامل خرد و کلان دسته بندی کرد:
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد احمدی |   1396/04/31 21:06:33   |
0     0
اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
آرزو السادات آینده |   1396/04/31 23:25:23   |
0     0
تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارش‌ها مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه‌است. هنگامیکه این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار می‌رود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار می‌گیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیل‌های سرمایه‌گذاری نظیر تحلیل‌های کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و داده‌های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام می‌پذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری

در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایه‌گذاری شده‌است. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار می‌پردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن می‌گردد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
فاطمه منتظرقائم |   1396/05/06 10:15:06   |
0     0
تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمارکلیدی مندرج درصورت‌های مالی شرکت تمرکز می‌نماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام به ‌درستی ارزشیابی شده ‌است یا نه؟در حقیقت تجزیه و تحلیل بنیادی عبارت است از بررسی علمی عوامل اساسی و بنیادی تعیین کننده ارزش سهام. تحلیل گر بنیادی به بررسی دارایی ها، بدهی ها، فروش، ساختار بدهی ها، محصولات، سهم بازار، ارزیابی مدیریت بنگاه و مقایسه آن با رقبا می پردازد و در نهایت ارزش ذاتی سهام را تخمین می زند. تحلیل بنیادی در تحقق اهداف بلند مدت رشد سهام موثرتر است تا در تعیین نوسانات کوتاه مدت قیمت سهام.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محسن حدادزاده نیری |   1396/05/08 21:39:11   |
0     0
تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزش ذاتی است که بوسیله
سرمایه گذاران قابل برآورد است. ارزش اوراق بهادار تابعی از یک سری متغیرهای بنیادی است که ترکیب این متغیرها بازده
مورد انتظار همراه با سطح ریسک مشخص را ایجاد می کند. در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی
متغیرهای بنیادی انجام می شود. ارزش ذاتی برآورد شده سپس با ارزش بازار سهام مقایسه می شود. اگر ارزش بازار کمتر از
ارزش ذاتی باشد زمان برای خرید مناسب است و اگر ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای فروش مناسب است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
منصوره دهقانی اشکذری |   1396/05/08 22:11:44   |
0     0
تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:



1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمود منصوری |   1396/05/09 20:03:26   |
0     0
۸ مورد از ارزیابی‌ها در تحلیل بنیادی

این‌ ۸ مورد فقط تعدادی از مواردیست که برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت و تحلیل بنیادی بکار می‌رود.

۱ – درآمدها

میزان درآمدی که یک شرکت پس از کسر هزینه‌ها بدست می‌آورد، در درجه نخست و مهم‌ترین نتیجه‌ای است که همه موارد دیگر از این طریق جریان می‌یابد. درآمدها برای سرمایه‌گذاران به دلیل اینکه یک معیار ارزیابی برای سود سهام، پتانسیل رشد و سودآوری آینده ارائه می‌دهد مهم است.

۲ – درآمد به ازای هرسهم (EPS)

درآمد خالص یک قسمت از قضیه است و باید درآمد هرسهم را مشخص کرد تا بتوان برای مقایسه سهام تعدادی از شرکت‌ها یک معیار داشت و به همین دلیل است که در تحلیل بنیادی به EPS شرکت‌ها نیز توجه می‌شود. (در مورد EPS در این فیلم آموزشی توضیح داده‌ایم)

۳ – نسبت P/E

در حالیکه که نباید به نسبت P/E به عنوان تنها معیار ارزش‌گذاری شرکت‌ها نگاه کرد، بازهم می‌توان با نگاه به تاریخچه P/E و سهم یک دید خوب نسبت به سهم بدست آورد. نسبت P/E با تقسیم قیمت بر درآمد (EPS) بدست می‌آید، توصیه می‌کنیم این فیلم را در مورد P/E و EPS مشاهده کنید.

۴ – نسبت PEG

آیا یک سهم با نسبت P/E بالا، همیشه بیش از ارزش قیمت‌گذاری شده است؟ لزوما اینگونه نیست زیرا نسبت P/E رشد درآمد را در خود جای نداده است و اینجاست که نسبت PEG وارد می‌شود، این نسبت با تقسیم نسبت P/E به رشد (G) به دست مى آید. نسبت PEG را براى ارزش گذارى سهام شرکت‌هاى کوچک و نیمه بزرگ که سود تقسیمى ندارند می‌توان بکار برد.

پایین بودن این نسبت می‌تواند نشانه‌ای از این باشد که شرکت زیر ارزش ذاتی می‌باشد و بالا بودن آن نشانه‌ای از بالاتر بودن نسبت به ارزش ذاتی می‌باشد.

۵ – بازدهی سود نقدی (Dividend Yield)

سرمایه‌گذاران عاشق سود نقدی هستند و این موضوعی تعجب آور نیست. بازدهی ناشی از سود نقدی (Dividend Yield) نشان می‌دهد که یک شرکت نسبت به قیمت سهام خود چقدر سود نقدی پرداخت کرده است و با فرمول زیر بدست می‌آید:

تحلیل تکنیکال, تحلیل بنیادی, سود نقدی,

۶ – نسبت بدهی / حقوق صاحبان سهام (D/E یا Debt/Equity)

بطور کلی، سرمایه‌گذاران ارزشی به شرکت‌هایی که بدهی‌ بالایی دارند روی خوش نشان نمی‌دهند. به جای این، آنها رشد درآمدی را ترجیح می‌دهند که با حقوق صاحبان سهام بدست آمده است به جای اینکه از طریق وام و سرمایه‌ی قرضی شکل گرفته باشد. نسبت بدهی / حقوق صاحبان سهام، نشان می‌دهد که شرکت چه مقداری از حقوق صاحبان سهام و بدهی‌ را برای تامین مالی استفاده می‌کند. در این مورد، هرچه نسبت D/E بالاتر باشد، نشان‌دهنده وجود بدهی بیشتر در شرکت است.

۷ – ارزش دفتری

ارزش هر دارایی را آن گونه که در ترازنامه شرکت آمده است،‌ ارزش دفتری می‌نامند. ارزش دفتری هر شرکت، نشان‌دهنده این است که اگر شرکت بخواهد همین‌الان تعطیل شود، ارزش دارایی‌هایی که از خود برجای خواهد گذاشت چقدر خواهد بود. ارزش دفتری به این شکل حساب می‌شود که تمام بدهی‌ها را از تمام دارایی‌ها کسر می‌کنند و آن چه به دست آمده را بر تعداد سهامی که شرکت منتشر کرده و در دست مردم است، تقسیم می‌کنند.

۸ – بازدهی حقوق صاحبان سهام (ROE)

نشان‌دهنده میزان سودی است که یک شرکت نسبت به ارزش دفتری خود می‌سازد. نسبت (ROE) از تقسیم درآمد سالانه بعد از کسر مالیات و سود توزیعی به سهامداران ممتاز بر حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. به عبارت دیگر این شاخص، کارایی یک شرکت و توانایی آن را در کسب سود از محل منابع سهامداران نشان می‌دهد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمود منصوری |   1396/05/09 20:23:31   |
0     0
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
مزایای تحلیل بنیادی
۱- روش‌ها و راهکارهایی که برای تحلیل بنیادی به کار می‌رود براساس داده‌های مالی است و این مورد جایی برای تعصب شخصی باقی نمی‌گذارد. (البته استثنا وجود دارد)
۲- تحلیل بنیادی، وضعیت اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی مانند مصرف‌کنندگان و گرایش آنها و تکنولوژی را نیز در نظر می‌گیرد. د
۳- محاسبه سیستماتیک ارزش دارایی، می‌تواند ارزش را بصورتی دقیق مشخص کند و در نتیجه تصمیمات دقیق‌تری برای خرید یا فروش به ما بدهد (با فرض محاسبه درست)اده‌های بسیاری در یک تحلیل بنیادی می‌تواند تحلیل شود.
۴- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورت‌های مالی در تحلیل بنیادی کمک می‌کند تا اندازه‌گیری همه چیز بهتر انجام شود.
معایب تحلیل بنیادی
۱- درست است که با تحلیل بنیادی می‌توان به خطای بازار پی برد و سهامی که پایین‌تر از ارزش ذاتی معامله می‌شود را تشخیص داد اما هیچ شاخصی وجود ندارد که با آن بتوانیم زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را متوجه شویم
۲- زمان‌بر بودن و نیاز به مطالعه و تحقیق بسیار برای انجام تحلیل
انجام تحلیل‌ برای صنعت، مدل‌سازی مالی و ارزش‌گذاری سهام کار ساده‌ای نیست. اینکار می‌تواند بسیار پیچیده شود و میزان زیادی کار برای انجام درست آن لازم باشد.
۳- فرضیات و اطلاعات غلط
فرضیات یک نقش حیاتی در پیش‌بینی مسائل اقتصادی ایفا می‌کنند. بنابراین مهم است که بدترین و بهترین سناریو در نظر گرفته شود. رکود اقتصادی غیرمنتظره، تغییرات سیاسی یا قانون‌گذاری می‌تواند مشکلاتی را در این تحلیل ایجاد کند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
منصوره پورهادیان |   1396/05/10 19:52:24   |
0     0
تحلیل بنیادین
تحلیل تکنیکال سعی در پیش بینی قیمت سهم در آینده با توجه به قیمت‌های آن در گذشته دارد. این نوع از تحلیل بیشتر کاربرد کوتاه مدت داشته و برای افرادی توصیه می‌گردد که زمان‌های بیشتری را در بازار سرمایه هستند.
اما تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارش‌ها مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه‌است. هنگامیکه این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار می‌رود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار می‌گیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیل‌های سرمایه‌گذاری نظیر تحلیل‌های کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و داده‌های گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام می‌پذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری
در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایه‌گذاری شده‌است. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار می‌پردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن می‌گردد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدخت حاجی میرزاده |   1396/05/11 07:37:39   |
0     0
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست.
تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:
1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علی محمد حیدری |   1396/05/12 19:15:53   |
0     0
سلام علیکم
چارچوب مبجث
در تحلیل بنیادی از کل به جزء می رسیم یعنی در ابتدا سطح کلان اقتصاد، سطح صنعت و وضعیت شرکت و در آخر ارزش سهم مورد نظر را بررسی می کنیم و چشم اندازی از آینده صنعت و شرکت مورد نظر بدست می آید. بدین ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:



1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسین روضه یزدی |   1396/10/01 12:05:51   |
0     0
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست.
بدین ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود:

1- تجزیه و تحلیل اقتصاد 2- تجزیه و تحلیل صنعت 3- تجزیه و تحلیل شرکت 4- ارزشیابی قیمت سهام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسین روضه یزدی |   1396/10/01 12:12:56   |
0     0
تحلیل تکنیکال را توضیح دهید؟
سعی در پیش بینی قیمت سهم در آینده با توجه به قیمت‌های آن در گذشته دارد. این نوع از تحلیل بیشتر کاربرد کوتاه مدت داشته و برای افرادی توصیه می‌گردد که زمان‌های بیشتری را در بازار سرمایه هستند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
کیمیا |   1396/10/02 12:15:25   |
0     0
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدی دهقان چناری |   1396/10/06 12:17:21   |
0     0
شرح کوتاه ازتحلیل بنیادی
1) مفهوم (شامل ارزیابی سهام شرکت می شود,سعی دارد ارزش ذاتی شرکت رابیابد وفاکتورهایی که در آینده ممکن است روی قیمت سهم اثر گذار باشد را بررسی کند)
2-اصول پایه(تحلیل بنیادی بررسی می کند:1-صورت های مالی 2-وضعیت صنعت 3-عملکرد رقبا 4-چشم انداز اقتصاد)
3-بازه زمانی (فقط بلند مدت)
4-کاربرد (سرمایه گذاری)
5-منبع اصلی جمع آوری اطلاعات (صورت وگزارشات مالی)
6-مفاهیمی که استفاده می شود (تئوری داو-داده های قیمت وحجم معاملات)
7-هدف اصلی (برای یافتن ارزش ذاتی سهام)
8-نگاه (به گذشته وآینده نگاه می کند)
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
zahra nematollahi |   1396/10/09 08:31:40   |
0     0
بررسی علمی درباره عوامل اساسی تعیین کننده ارزش سهام را تجزیه و تحلیل بنیادی مینامند. تحلیلگر
بنیادی به بررسی داراییها، بدهیها، فروش، ساختار بدهی، درآمد، محصول، سهم بازار، ارزیابی مدیریت بنگاه و
مقایسه آن با سایر شرکتهای مشابه میپردازد و در نهایت ارزش واقعی سهام را تخمین میزند. در این نوع تحلیل از اطلاعات وسیعی مانند اطلاعات درون شرکت (EPS،نسبتهای مالی، میزان استفاده از ظرفیت، طرحهای توسعه، دریافتی های احتمالی شرکت بابت مابه التفاوت، سوبسیدها و ....)و اطلاعات برون شرکتی( صادرات وواردات کالاها، تعرفه های گمرکی، نرخ سود بانکی، تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی، تحولات سیاسی، قیمت نفت،درآمدهای ارزی و ...) استفاده میشود. نخستین مسئله ای که هر سرمایه گذار در تحلیل بنیادی باید حل کند،انتخاب صنعت است. اگر در بحران اقتصادی باشیم و میزان بیکاری نیز زیاد باشد و تمام سعی مردم تنها پرداخت
بدهیهایشان باشد، احتمالاً صنایعی از قبیل صنایع غذایی، نفت و خرده فروشی مورد توجه قرار میگیرد. و هرگاه
که اوضاع اقتصادی کشور رونق داشته و نرخ بیکاری کاهش یابد، صنایعی نظیر فن آوری که بر اوضاع کشورتأثیرگذار هستند، برای سرمایه گذاری بررسی میشوند.
پس از انتخاب نوع صنعت، باید شرکتهایی را برای سرمایه گذاری انتخاب کرد که نسبت به رقبایشان سودآوری بیشتری دارند. و....
البته روشهای دیگری مانند مدلهای اقتصاد سنجی مالی، مدلهای دینامیکی با محوریت شبکه های عصبی و
نظریه شواب، مدلهای نظری سقوط بازار سهام (نظریه رویدادهای ناگهانی)، شاخصهای پیشرو، روشهای
پیش بینی نقاط برگشت، مدلهای نوسان، تحلیل روانشناسی بازار، تحلیل زیرساختهای بازار به طور کامل در دو
طبقه قرار نگرفته اند و از جهت هایی شبه به تحلیل بنیادی و از نظرهایی در گستره روشهای تکنیکی قرارمیگیرند.
هریک از تحلیلهای تکنیکی و بنیادی نقاط ضعف و قوت بسیاری دارند به طوری که میتوان گفت هیچ یک
از آنها به تنهایی کاربرد ندارند بلکه مکمل یکدیگر هستند. سرمایه گذاران عموماً در تصمیم گیری های کوتاه مدت و
بلندمدت هر دو مورد را با هم تلفیق میکنند تا بتوانند به تصمیماتی بهینه دست یابند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
zahra nematollahi |   1396/10/09 10:18:23   |
0     0
چارچوب تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی سرمایه گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل میکنند تا بتوانند زمان مناسب
برای سرمایه گذاری را تشخیص دهند. سپس به تحلیل صنایع یا بخش هایی از اقتصاد می پردازند که دارای چشم اندازهای آتی
مناسبی هستند. در خاتمه اگر تحلیلگر به این نتیجه برسد که زمان سرمایه گذاری مناسب است و صنایع مناسبی با بازده
بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می کنند به تحلیل شرکتها می پردازد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
zahra nematollahi |   1396/10/09 11:06:35   |
0     0
۲ قانون طلائی تحلیل بنیادی:

۱ – در طولانی‌مدت، قیمت سهام خود را اصلاح می‌کند.
۲ – شما می‌توانید سهمی که قیمت بازار آن از ارزش ذاتی پایین‌تر است خریداری کنید و منتظر بمانید تا بازار به این اشتباه قیمت‌گذاری پی ببرد (قیمت بازار سهم به ارزش ذاتی برسد)
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
|   1396/10/20 08:25:57   |
0     0
تحلیل بنیادین مطالعه عوامل ریشه ای و اصلی است که ماهیت اقتصاد، بخش های صنعتی و شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و هدف از آن مانند دیگر تحلیل ها، پیش بینی حرکت های آینده قیمت و کسب سود از آن است. عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام را می توان به دو دسته ی عوامل خرد و کلان دسته بندی کرد:

عوامل کلان

1. وضعیت سیاسی جهان و کشور

2. وضعیت اقتصادی جهان و کشور

3. بودجه سالانه ی کل کشور

4. سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی

5. تغییرات قوانین و مقررات

6. رویدادهای با اهمیت

7. قیمت جهانی کالاها و خدمات، تحولات تکنولوژی

8. وضعیت خاص صنعت

9. سمت گیری کلی بازار سهام

عوامل خرد

1. بودجه ی شرکت و پیش بینی سود هر سهم و میزان تحقق آن

2. تحلیل روند اجزای بودجه و قیمت های سهام در سالیان گذشته

3. سیاست تقسیم سود سهام، درصد تقسیم و زمان پرداخت سود

4. طرح های توسعه افزایش سرمایه (منابع و مصارف)

5. ترکیب سهام داران شرکت و معاملات عمده

6. ترکیب دارائی ها و سرمایه گذاری های شرکت

7. سابقه و اعتبار شرکت (سرقفلی)

8. بدهی های احتمالی، کرسی ذخایر و دعاوی حقوقی

9. مدیریت شرکت

10. اطلاعات درون شرکت و شایعات

11. نسبت قیمت به در آمد هر سهم

12. عرضه و تقاضای سهم

عوامل خرد و کلان بنیادین در حوزه ی بازارهای سهام، در سه سطح مشخص انجام می گیرد. در سطح شرکت ها شامل بررسی صورت های مالی، مدیریت، کسب و کار شرکت، ترکیب سهامداران و تحلیل رقبا و ... انجام می گیرد. در سطح صنعت این تحلیل می تواند شامل بررسی فشارهای عرضه و تقاضا ی کنونی و آینده برای کالای هدف و ... می باشد. دامنه این مطالعات برای بررسی وضعیت کلی بازار، می تواند به داده های اقتصادی کلان که مسیر رشد اقتصادی برای آینده را رقم می زنند، گسترش یابد.

همچنین تحلیل بنیادین برای کالاهایی نظیر فلزات گرانبها، انرژی و ... شامل بررسی شاخص های بنیادین اقتصادی جهان و ایران مانند شاخص قیمت مصرف کننده (Consumer Price Index CPI) ، تولید ناخالص ملی (Gross Domestic Product GDP) ، شروع به ساخت واحدهای مسکونی (Housing Starts)، شاخص های اشتغال) مانند آمار دستمزد بگیران بخش غیر کشاورزی)، نرخ بیکاری (Unemployment Rate)، شاخص قیمت تولید کننده (PPI Producer Price Index) ، میزان واحد های مسکونی تازه ساز (New Home sales) ، خرجکرد بخش ساخت و ساز و مسکن (Construction Spending)، شاخص خرده فروشی (Retail Sales) و ... است. عوامل دیگری مانند عرضه و تقاضای فصلی، وضعیت سیاسی و اقتصادی در جهان و ایران، نرخ ارز، سیاست های کلان پولی، مالی و ارزی و ... نیز جزو عوامل موثر بنیادین محسوب می شوند.

تحلیل گران بنیادین برای پیش بینی حرکات قیمت مجموعه ی عوامل ذکر شده در بالا را به هدف کشف انحراف احتمالی قیمت جاری از ارزش ذاتی و تصمیم گیری برای خرید یا فروش، تلفیق می کنند. اگر ارزش ذاتی محصول برابر قیمت جاری نباشد، از نظر تحلیل گران بنیادین محصول مالی مورد نظر بیشتر یا کمتر از بهای خود، ارزش گذاری شده است و قیمت بازاری آن در نهایت به سمت ارزش ذاتی اش میل خواهد کرد. بنیادگراها به رهنمودهای طرفداران نظریه تصادفی اعتنایی نکرده و معتقدند که ساختار بازارها غیر کاراست. و با اعتقاد به اینکه قیمت ها بازتاب صحیحی از اطلاعات موجود نیستند، با مشاهده اختلاف های بین قیمت و ارزش ذاتی، بر روی محصولات مالی سرمایه گذاری می کنند.

قدم به قدم با ارزش گذاری بنیادین


با وجود اینکه در ارزش گذاری بنیادین روش واحدی وجود ندارد، ولی در اینجا سعی شده تا مراحلی که یک سرمایه گذار در فرآیند تحلیل بنیادین طی می کند، از یکدیگر تفکیک گردند. این روش ارزش گذاری که روش تحلیل کل به جزء نام دارد، به این صورت که با تحلیل وضع کلی اقتصاد شروع شده و به سمت تحلیل بخش های مختلف صنعت و نهایتا شرکت های تابعه آن بخش ها، پیش می رود. به عنوان بخشی از فرآیند تحلیل به یاد داشته باشید که تمامی داده ها و اطلاعات مورد بررسی نسبی هستند. بخش های صنعتی با یکدیگر و هر شرکت با شرکت های دیگر مقایسه می شوند. معمولا مقایسه بین شرکت ها در داخل یک بخش صنعتی خاص صورت می گیرد. مثلا یک شرکت مخابراتی باید با شرکت مخابراتی دیگر مقایسه شوند و نه با یک شرکت نفتی.

دور نمای اقتصادی

اولین مرحله در روش تحلیل کل به جزء، شناسایی شرایط کلی اقتصاد است. اقتصاد همچون جزر و مد و بخش های مختلف صنعتی و بنگاه های اقتصادی همچون قایق هستند. زمانی که اقتصاد با توسعه همراه است، اکثر بخش ها و بنگاه های اقتصادی با رشد و سوددهی همراه می شوند. از طرف دیگر رکود اقتصادی هم باعث می شود تا بخش های مختلف صنعتی و شرکت ها به دردسر بیافتند. بسیاری از اقتصاددانان انبساط و انقباض در اقتصاد را به سطوح مختلف نرخ های بهره ارتباط می دهند. نرخ بهره یک نشانگر شاخص کلیدی در بازارهای سهام محسوب می گردد. در شکل زیر نموداری از شاخص S&P 500 به همراه نرخ بهره اوراق قرضه ده ساله در بازار امریا، برای یک دوره زمانی 30 ساله نمایش داده شده است. رابطه ی میان نرخ های بهره و قیمت های سهام، هر چند با دقت فراوانی همراه نیست، ولی قابل تشخیص است.

زمانی که مطالعات مربوط به شرایط کلی اقتصاد انجام گرفت، سرمایه گذار می تواند مطالعات خود را به مقایسه بخش های مختلف صنعتی متمرکز کند.



انتخاب بخش صنعتی

با شناسایی وضعیت توسعه ی اقتصاد، مسلما صنایعی از بازدهی بالاتری نسبت به صنایع دیگر برخوردارند. تحلیل گر باید مطالعه خود را محدود به صنایعی کند که بیش تر از بقیه از شرایط فعلی یا آینده اقتصاد، سود خواهند برد. اگر وضعیت به گونه ای باشد که بیشتر شرکت ها از توسعه اقتصادی منتفع گردند ، ریسک سرمایه گذاری نسبت به سایر شرایط پایین تر خواهد بود و اتخاذ استراتژی تهاجمی رشد - محور منطقی به نظر می رسد. در این شرایط صنایع رو به رشد مانند تکنولوژی، بیوتکنولوژی، نیمه هادی ها و سهام هایی متاثر از سیکل های تجاری هستند، از جذابیت بالاتری برخوردارند. از طرف دیگر اگر پیش بینی ها حاکی از رکود اقتصادی باشد، منطقی است که سرمایه گذار در انتخاب خود درآمد - محور عمل کرده و به شرکت هایی که دارای درآمد تضمین شده هستند، روی آورد. و یا با اتخاذ یک استراتژی تدافعی سرمایه گذاری خود را در کالاهای اساسی مصرف کنندگان، بخش خدمات و یا سهم های مرتبط با انرژی انجام دهد.

در انتخاب بخش اقتصادی مناسب، باید نرخ رشد گروه، اندازه بازار و اهمیت بخش برای کل اقتصاد در نظر گرفته شود. یک شرکت منحصر به فرد هر چقدر هم که با اهمیت باشد، صنعتی که سهم متعلق به آن است می تواند به اندازه خود شرکت و یا حتی بیشتر از آن در تعیین قیمتش ایفای نقش کند. سهام ها معمولا درون یک گروه صنعتی و همجهت با آن، تغییر قیمت می دهند. خیلی از اوقات انتخاب بخش اقتصادی مناسب از انتخاب شرکت مناسب اهمیت بیشتری دارد. نمودار زیر عملکرد نسبی 5 بخش اقتصادی را در یک دوره زمانی 7 ماهه نشان می دهد. ملاحظه می کنید که سرمایه گذاری در یک بخش اقتصادی مناسب چقدر می تواند تاثیر گذار باشد.



کشف شرکت های پیشرو در صنعت منتخب

بعد از انتخاب صنعت، سرمایه گذار باید قبل از هر کاری، لیستی از شرکت های با پتانسیل بالا را انتخاب کند. سرمایه گذاران معمولا علاقه دارند که شرکت های رهبر و پیشرو در هر صنعت را برای معامله انتخاب کنند. اولین قدم شناخت وضعیت فعلی کسب و کار و رقابت در هر گروه و پیش بینی روند های آتی است. باید بدانیم که شرکت های درون یک صنعت بر اساس فاکتور هایی قبیل سهم بازار، موقعیت محصول در بازار و مزیت رقابتی چگونه طبقه بندی می شوند. رهبر فعلی درون هر گروه کدام شرکت است و تغییرات درون بخشی چگونه می تواند توازن قدرت در هر گروه را رقم بزند؟ موانع ورود به صنعت چیست؟ عواملی چون بازاریابی، تکنولوژی، سهم بازار و نوآوری نیز از مسائلی هستند که در تعیین هویت شرکت های پیشرو در هر صنعت کمک شایانی به معامله گر می کنند.

سرمایه گذار پس از تهیه لیستی از شرکت ها، برای تعیین شرکت هایی که از مزیت رقابتی برخوردار بوده و یا توان ایجاد آن را داردند، به تحلیل منابع و ظرفیت های هر شرکت می پردازد. تحلیل عموما بر روی شرکت هایی انجام می گیرد که دارای یک مدل کسب و کار معقول، مدیریت قوی و وضعیت مالی با ثباتی هستند.



مدل کسب و کار

مدل کسب و کار در حقیقت بستری است که عوامل دیگر بر روی آن قرار گرفته و رشد می کند. اگر مدل کسب و کار دورنمای خوبی نداشته باشد، امید زیادی به موفقیت شرکت در تجارت نیست. در تحلیل یک تجارت جدید می توان به دنبال جواب سوال های زیر بود: آیا تجارت مورد نظر توجیهی دارد؟ انجام آن امکانپذیر است؟ بازاری برای آن جود دارد؟ می توان به سوددهی برسد؟ در بررسی کسب و کارهایی که از قبل شکل گرفته می توان سوالات زیر را پاسخ داد: آیا مسیر حرکت شرکت به درستی تعریف شده است؟ آیا شرکت در صنعت مربوطه رهبر قلمداد می شود؟ شرکت قدرت حفظ رهبری خود در صنعت را دارد؟

مدیریت

هر شرکتی برای تحقق اهداف تجارت خود نیاز به مدیریتی قدرتمند و واجد شرایط دارد. سرمایه گذاران در بررسی های خود حتما به بررسی مدیریت شرکت و تحلیل نقاط ضعف و قدرت آن می پردازند. چرا که بهترین برنامه های کسب و کار در فعال ترین بخش های صنعتی نیز می تواند با مدیریت غلط به بیراهه رود.. از طرف دیگر مدیریت قوی می تواند به موفقیت های چشمگیر در صنایع رشد یافته، منجر شود. نمونه ای از سوال هایی که در رابطه با مدیریت شرکت می توان پرسید، بدین شرح است: تیم مدیریت شرکت چقدر باهوش است؟ سوابق مدیریتی آنها چیست؟ افراد این تیم چه مدتی است که با هم کار می کند؟ آیا می توانند به وعده های خود عمل کنند؟ در کل اگر در شرایط مدیریتی شرکت ابهاماتی وجود دارد، بهتر است از آن شرکت صرفنظر کنیم.

تحلیل صورت های مالی شرکت

آخرین قدم در فرآیند تحلیل، بررسی وضعیت و صورت های مالی شرکت است. نتیجه این بررسی ها، برآورد ارزش ها و نسبت های معنی داری است که می تواند موقعیت شرکت از نظر مالی را آشکار سازد. در زیر لیستی از عوامل موثر در تحلیل وضیعت مالی یک شرکت ، آورده شده است.

حساب های پرداختنی - حساب های دریافتنی – استهلاک - دارایی های جاری - دارایی های ثابت - ارزش دفتری - هزینه ی بهره - وجوه نقد - جریان وجوه نقدی - نسبت جاری - گردش حساب های دریافتنی - بدهی ها - ساختار بدهی ها - حقوق صاحبان سهام - جریان نقدی تنزیل شده - درآمد ها - سرمایه - ریسک سرمایه - هزینه ها - حاشیه سود ناخالص - پوشش نرخ بهره - سرمایه گذاری ها - بدهی های جاری - بدهی های بلند مدت - حاشیه سود خالص - قیمت/ارزش دفتری – قیمت به درآمد (P/E) – قیمت به فروش (P/S) و ...

لیست بالا به نظر بلند و ترسناک می آید. اما بعد از مدتی کار با آنها، سرمایه گذار یاد می گیرد که کدامیک از آنها در تحلیل هایش بهتر جواب می دهد. در واقع معیارهای سنجش ارزش زیادی بسته به نوع صنعت و جایگاه آن در چرخه اقتصادی وجود دارد. یک مدل کامل اقتصادی باید بتواند درآمد ها، هزینه ها و سودهای آتی یک شرکت را پیش بینی کند.

جمع بندی اطلاعات

زمانی که تمام این تحلیل ها انجام شد، سرمایه گذار لیستی از شرکت های گلچین شده را در مقابل خود می بیند. در حین پروسه تحلیل، شرکت های رهبر و پیشرو و همچنین شرکت های عقب مانده از جریان رقابت و یا آنهایی که پیش بینی خاصی برای وضعیت آینده شان وجود ندارد از همدیگر جدا می شوند. در واقع آخرین قدم بررسی همزمان همه اطلاعات و جمع بندی آنها در جهت انتخاب نهایی می باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صفیه مزیدی شرف آبادی |   1396/11/02 19:12:15   |
0     0
تحلیل بنیادی در بازار سرمایه یا بورس Fundamental Analysis به روشی از تحلیل گویند که بر مبنای ارزشیابی دارایی یا ارزیابی ذاتی دارایی است که بر اساس فاکتورهای مختلف اقتصادی، مالی، کمی و کیفی انجام می‌پذیرد.

در این ارزیابی یا تحلیل تمام فاکتورهای تاثیرگذار بر ارزش دارایی، مانند فاکتورهای اقتصاد کلان و فاکتورهای مخصوص به شرکت مانند مدیریت یا وضعیت مالی شرکت،در نظر گرفته می‌شوند.
هدف نهایی از این تحلیل و ارزیابی تعیین قیمتی است برای خریدار یا فروشنده و مقایسه آن قیمت ذاتی با قیمت حال دارایی است.

براساس این تحلیل است که خریدار یا فروشنده تصمیم به فروش یا خرید سهام خواهد گرفت. شایان ذکر است تحلیل‌گران بنیادی در تقابل جدی با تحلیل‌گرایان تکنیکال قرار دارند.

تحلیل‌گرایان بنیادی با استفاده از داده‌های واقعی دارایی‌های مورد نظر را ارزیابی کرده و این روش ارزیابی برای تمامی دارایی‌ها از جمله سهام قابل استفاده می‌باشد. برای مثال سرمایه‌گذار می‌تواند با استفاده از داده‌هایی مانند نرخ بهره و وضعیت اقتصادی اوراق قرضه را نیز ارزیابی کند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
sudabe bakhshi |   1396/11/07 00:09:13   |
0     0
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست. تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورت‌های مالی شرکت تمرکز می‌نماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام به‌درستی ارزشیابی شده‌است یا نه؟
بخش قابل‌ملاحظه‌ای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصادملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد.
▪ رویکرد معمول در تحلیل شرکت، دربرگیرنده چهار مرحله اساسی است:
۱) تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور.
۲) تعیین وضعیت صنعت.
۳) تعیین وضعیت شرکت.
۴) تعیین ارزش سهام شرکت.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
sudabe bakhshi |   1396/11/07 00:20:56   |
0     0
دو نوع تحلیل بنیادی وجود دارد: تحلیل بنیادی کمّی و تحلیل بنیادی کیفی. در تحلیل بنیادی کمّی تلاش می‌کنید تا جنبه‌های کلیدی و قابل سنجش عملکرد شرکت را ارزیابی کنید، در حالی‌که در تحلیل بنیادی کیفی شما به دنبال رسیدن به درک درستی از جنبه‌های مهمی هستید که با اعداد قابل توضیح نیستند. از این رو به‌طور غیررسمی به تحلیل کیفی، بررسی بهداشتی (hygiene check) نیز گفته می‌شود.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
sudabe bakhshi |   1396/11/07 00:25:13   |
0     0
اهداف متعددی برای تحلیل بنیادی وجود دارد. ۱- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت [توضیح: در ادبیات مالی بین ارزش و قیمت تفاوت وجود دارد.] ۲- برآورد عملکرد تجاری ۳- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مجید مهرجو |   1396/11/14 21:31:19   |
0     0
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام این‌گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست. تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورت‌های مالی شرکت تمرکز می‌نماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام به‌درستی ارزشیابی شده‌است یا نه؟
بخش قابل‌ملاحظه‌ای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصادملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد.
▪ رویکرد معمول در تحلیل شرکت، دربرگیرنده چهار مرحله اساسی است:
۱) تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور.
۲) تعیین وضعیت صنعت.
۳) تعیین وضعیت شرکت.
۴) تعیین ارزش سهام شرکت.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مجید مهرجو |   1396/11/14 21:37:23   |
0     0
در تحلیل بنیادی سرمایه‌گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می‌کنند تا بتوانند زمان مناسب برای سرمایه‌گذاری را تشخیص دهند. سپس به تحلیل صنایع یا بخش‌هایی از اقتصاد می‌پردازند که دارای چشم‌اندازهای آتی مناسبی هستند. در خاتمه اگر تحلیلگر به این نتیجه برسد که زمان سرمایه‌گذاری مطلوب است و صنایع با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می‌کنند، به تحلیل شرکت‌ها می‌پردازد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مجید مهرجو |   1396/11/14 21:38:32   |
0     0
تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزش ذاتی است که بوسیله سرمایهگذاران قابل برآورد است. ارزش اوراق بهادار تابعی از یک سری متغیرهای بنیادی است که ترکیب این متغیرها بازده مورد انتظار همراه با سطح ریسک مشخص را ایجاد می کند. در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغیرهای بنیادی انجام میشود. ارزش ذاتی برآورد شده سپس با ارزش بازار سهام مقایسه میشود. اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای خرید مناسب است و اگر ارزش بازار بیشتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای فروش مناسب است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

مشاوره آنلاین

با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین مرکز آموزش انتخاب برتر، مسیر خود را برای ارتقاء سطح سواد و دانش مالی و حسابداری هموار نمایید.
این بخش، آماده پاسخگویی به نیازهای شما کاربران گرامی، میباشد.

معرفی کتاب

راهنمای بصری امواج الیوت

راهنمای بصری امواج الیوت

جفری کندی، وین گورمن
  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • از دوستان خود دعوت کنید با تیم همسو شوید عضو تیم متفکران شوید
    هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی