برخی تکنسینهای متعصب برخلاف تحلیلگران بنیادی، مطالعه اطلاعات و صورتهای مالی شرکتها و درآمد آنها و عوامل عرضه و تقاضا را بیهوده میدانند. آنها معتقدند که تمام این اطلاعات متفرقه در یکجا به ظهور میرسد که همان «قیمت روز سهم» است.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
در واقع ترکیب این دو روش (یعنی روش تکنیکی و بنیادی) نتیجهای عالی در بر خواهد داشت. یعنی با استفاده از تحلیل بنیادی و مطالعه عوامل عرضه و تقاضا میتوان روند کلی بازار و برتری گروها (گروههای خاص) را تعیین کرد و سپس با استفاده از تحلیل تکنیکی بهترین سهمها را از میان آنها انتخاب کرد.
تحلیل بنیادی و تکنیکی هر کدام معایب و مزایای خاص خود را دارند تحلیل بنیادی یک تحلیل بلند مدت است که معایب آن را تحلیل تکنیکی می پوشاند. بنابراین در بازار داخلی ما احتیاج به روشی داریم که ترکیبی از هر دو روش فوق باشد. تحلیل ترکیبی (CANSLIM) تلفیقی از دو روش بنیادی و تکنیکی تحلیل سهام است که در سال های اخیر در بازارهای جهانی مورد توجه قرار گرفته است. ولیام اونیل مبدع این روش، با بررسی حدود 600 سهام طی سال های 1953 تا 2001 میلادی در بازار سرمایه آمریکا دریافت سهامی که توانسته اند سود خوبی ایجاد کنند، دارای 7 ویژگی مشترک بوده اند که حروف کلمه CANSLIM حرف اول این 7 ویژگی است این اصول عبارتند از:
1- EPS فصل جاری : تا حدود دهه 80 حتی 90 میلادی عامل P/E عاملی بسیار مهم در تحلیل سهام بشمار می رفت. به این ترتیب هرچه P/E سهام کمتر بود انتظار میرفت افزایش قیمت بیشتری داشته باشد. ویلیام اونیل اولین کسی بود که درستی این نظریه را مورد سوال قرار داد و به این نتیجه رسید که عامل P/E در تحلیل سهام نقش بسیار کوچکی ایفا می کند و بجای آن عامل EPS نقشی بسیار مهم در پیش بینی روند حرکت سهم دارد. زیرا شرکتی که دائم در حال رشد باشد، حتی با P/E بالا، اگر بتواند رشد EPS خود را همچنان ثابت نگه دارد (یا افزایش دهد) شرکتی است که به نفع سهامداران خود عمل کرده و دارای افزایش قیمت خواهد بود. اونیل در روش خود در دو مرحله EPS سهم را مورد توجه قرار داد. مرحله اول توجه به رشد EPS فصل جاری سهم نسبت به فصل مشابه سال قبل بود. مرحله دوم توجه به EPS سالانه سهم بود که منجر به عامل دوم در CANSLIM شد.
2- EPS سالانه : ویلیام اونیل برای محاسبه رشد سالانه EPS سهام، رشد متوسط EPS شرکت های مختلف را در 5 تا 10 سال گذشته بررسی کرده و به این نتیجه رسید سهام هایی که HI Flyer بوده اند همگی دارای متوسط رشد سالانه EPS بالای 25 درصد بوده اند.
3- مدیریت جدید، قراردادهای جدید، قیمت های بالای جدید و محصولات جدید : ویلیام اونیل توجه کرد که مدیریت جدید، قراردادهای جدید، قیمت های بالای جدید و محصولات جدید هریک به تنهایی می توانند باعث صعود یک سهم باشند در واقع سهام های HI Flyer قبل از صعود هر کدام لااقل یکی از عوامل فوق را تجربه می کنند. توجه به این نکته حائز اهمیت است که در عنوان سوم CANSLIM ما برای اولین بار به یک مفهوم تکنیکی به نام New High بر خورد می کنیم. New High، قیمت بالای جدیدی است که سهم در طول یک دوره تجربه می کند. اگر قیمت بالای سهم در یک دوره زمانی خاص یک قیمت جدید را تجربه کند اصطلاحا گوییم New High ایجاد شده است.
4- سهام شناور : سهام شناور تعداد سهامی از شرکت بوده که در دست مردم است. اونیل در بررسی خود روی سهام موفق بازار به این نتیجه رسید که اکثر سهام موفق دارای سهام شناور کمتر از 25 درصد بوده اند زیرا سهمی که در دست مردم زیاد باشد، تغییرات اندکی می کند.
5- صنایع پیش رو : پیش رو بودن صنعتی که سهم جز آن است و توجه به گروه صنعتی سهم بسیار مهم است. بهترین سهم در بدترین گروه صنعتی بدتر از بدترین سهم در بهترین گروه صنعتی است. گروه صنعتی پیش رو را معمولا بر اساس مفهومی به نام قدرت نسبی معین میکنیم. در این روش قدرت شاخص صنعتی را نسبت به یک شاخص مرجع می سنجیم چنانچه قدرت نسبی شاخص نسبت به شاخص مرجع بالاتر باشد گروه صنعتی یک گروه پیش رو است و اگر قدرت نسبی شاخص نسبت به شاخص مرجع پایین تر باشد گروه صنعتی یک گروه پس رو است.
6- مالکیت موسسه ای (مالکیت سرمایه گذاران نهادی) : شرکت های بزرگ سرمایه گذاری برای انتخاب و وارد کردن یک سهم پرتفوی خود از گروه های تحقیقاتی بسیار قوی سود می برند. اونیل به این نتیجه رسید که وقتی سهمی به تازگی وارد پرتفوی یک یا چند شرکت سرمایه گذاری شده باشد، سهمی است که پتانسیل رشد خوبی دارد.
7- جهت بازار : عامل جهت بازار مهمترین عامل در تصمیم گیری و تحلیل بشمار می رود. در بازار نزولی، حتی بهترین سهام نیز قدرت چندانی برای صعود ندارند. حال آنکه در بازار صعودی برخی سهام بد نیز رشد خوبی را تجربه می کنند. جهت بازار را با استفاده از تجزیه و تحلیل شاخص بازار که اصطلاحا نماگرهای پهنای بازار نامیده می شود، بدست می آوریم. نماگرهای پهنای بازار درجه مشارکت اکثر اوراق بهادار را در یک حرکت بازار اندازه می گیرند.
منبع
دکتر تفتیان، تجزیه وتحلیل اوراق بهادار
کنی، عباس، (1384)، "تحلیل تکنیکی پیشرفته"،ناشر عباس کنی
ثبت نام و عضویت میز کار