کِیاس در لغت به معنی درهم ریختگی و آشوب است و معمولا در محاورات روزمره نشانه بی نظمی و سازمان نیافتگی است و جنبه منفی در بردارد. اما با پیدایش نگرش علمی امروزه دیگر بی نظمی و آشوب به مفهوم سازمان نیافتگی، ناکارائی و درهم ریختگی تلقی نمی شود، بلکه نوعی نظم در بی نظمی یا بی نظمی منظم در نظر گرفته میشود.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
انگاره اصلی و کلیدی تئوری آشوب همین عبارت نظم در بی نظمیست. به این معنا که نباید نظم را تنها در یک مقیاس جستجو کرد. پدیده ای که در مقیاس محلی، کاملا تصادفی و غیرقابل پیش بینی به نظر می رسد چه بسا در مقیاس بزرگتر، کاملا قابل پیش بینی باشد. یکی از پیشگامان نظریه آشوب و نخستین کسی که در مورد تئوری آشوب مقاله نوشته است، هواشناس و ریاضیدان امریکایی و استاد دانشگاه MIT ادوارد لورنتز می باشد.
داستان جالبی در مورد حساسیت آب و هوا نسبت به شرایط اولیه وجود دارد. تعدادی از دانشمندان هواشناسی مطالعاتی در مورد شرایط جوی و تاثیر موارد مختلف بر هوای جهان و منطقه داشتند. آنان به مدت یک سال مشغول مطالعه هوای یک منطقه خاص دارای آب و هوای نسبتا بی تغییر و کاملا معتدل بودند و تمامی تغییرات را ثبت می کردند. یک دستگاه ثبت نمودار تغییرات جوی، هر روز راس ساعت شش صبح روشن می شد و نمودار تغییرات را تا شش بعد از ظهر ثبت می کرد. اما در پاییز ناگهان نمودار این تغییرات به طرز عجیبی عوض شد. یعنی نموداری مغشوش به ثبت رسید که نشانه بروز تغییرات شدید جوی بود، اما هیچ تغییری به چشم دیده نمی شد. دانشمندان شروع به مطالعه در این مورد کردند تا دلیل این تغییر را دریابند اما متوجه هیچ چیز نشدند.
پس از پاییز همه چیز دوباره عادی شد. این امر آنان را بر آن داشت تا یک سال دیگر مطالعات خود را در آن محل ادامه دهند. در پاییز سال بعد آنها همه چیز را تحت نظر داشتند. در این سال نتیجه مشاهدات خود را پیدا کردند. در نزدیکی آن محل دریاچه ای بود که گروهی از پرندگان مهاجر در پاییز به آنجا می رفتند. آن چه باعث تغییر شدید در نمودار می شد همین پرندگان بودند. پرواز دسته جمعی این پرندگان باعث می شد تا حرکت بال های آنان فشاری بر جو بیاورد و این فشار به مولکول های کناری هوا منتقل می شد و نهایتا به سنسور ثبت نمودار دستگاه می رسید.
یکی از دانشمندان کنجکاو در پی آن شد که متوجه شود اگر این پرندگان آنجا نبودند چه می شد. وی با استفاده از یک برنامه کامپیوتری موقعیت منطقه را شبیه سازی کرد و برنامه را یکبار با حضور پرندگان و یکبار بدون حضور آنان اجرا کرد. هنگامی که پرندگان وجود داشتند کامپیوتر شرایط را دقیقا همان طور که در واقعیت بود نشان داد. اما بدون حضور پرندگان طوفانی بزرگ در منطقه شکل می گرفت که باعث تخریب تقریبا 12 هکتار از آن منطقه می شد. در حقیقت پر زدن آن پرندگان باعث می شد که شرایط شکل گیری این طوفان پیش نیایند!!!
پس از مطالعات جدی تر و عمیق تر و شبیه سازی جو جهان دانشمندان به نتیجه ای رسیدند که مهم ترین شعار نظریه آشوب نام گرفت " پروانه ای در آفریقا بال می زند و گردبادی در آمریکای جنوبی شکل می گیرد" عبارت اثر پروانه ای که اشاره به همین جمله دارد اولین بار توسط ادوارد لورنتز در مقاله ای بکار رفته است.
با انتشار کتاب آشوب توسط جیمز گلیک کاربرد تئوری آشوب به شکل عام و گسترده مطرح گردید. در سالهای اخیر با بسط این نظریه تئوری پیچیدگی یا ترکیب معرفی شد و موجب زایش چند ابزار کاربردی همچون مفهوم شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک گردید. این تئوریها چیستند و برای برنامه ریزان مالی چه معنایی دارند؟آیا منطق و فهم بالای ریاضی بر آن حاکم است یا نظریه آشوب یک نظریه لحظه ای زود گذر است؟ دانش نوین مطالعه رفتار پویای مدلهای غیر خطی را تحت عنوان رفتار آشوبی فراهم آورده است. شاید بزرگترین کمک نظریه آشوب انگیزه بخشی برای پژوهش در رفتار پیچیده سیستمهای پویا باشد. اما رفتار آشوبناک چیست؟
سیستمهای آشوبناک توسط نقاط بحرانی نشانگر دامنه وسیعی از رفتار موسوم به "ترکیب نظم و بی نظمی " هستند. نقاط بحرانی نیز نشاندهنده مرحله گسست یا گذار سیستم از یک رفتار به رفتار دیگر می باشند. برای مثال در یک سیستم سیال حرارتی انتقال منظم گرما در مایع تا رسیدن به یک دمای معین وجود دارد و پس از جوشش مایع فرایند نامنظم آغاز می شود. مرحله گذار یا نقطه بحرانی همان نقطه جوش مایع است که بسیار ناگهانی رخ می دهد. اگر شما نمودار بازده بازار سهام را به صورت ساعتی؛ روزانه ماهیانه یا سالیانه بدون هرگونه نشانی از زمان ترسیم کنید؛ به احتمال زیاد قادر به تشخیص الگویی مبنی بر تمیز ادوار زمانی نخواهید بود. زیرا آنها به هم شبیه هستند.
تلاش چالش برانگیز پژوهشگران سیستمی در این است که قواعدی را برای پیش بینی رفتار "سیستم های پیچیده به ظاهر غیر قابل پیش بینی " نامنظم کشف کنند. به عقیده مارگارت ویتلی هنگامی یک سیستم را غیر قابل پیش بینی می نامند که تعیین جایگاه بعدی آن غیر ممکن باشد و هیچ گونه امکان پیش بینی در مورد آن وجود نداشته باشد. چنین سیستمی هرگز دوبار در یک مکان فرود نمی آید. اما طبق نظریه آشوب اگر ما چنین سیستمی را برای مدت کافی تحت نظر بگیریم، با بررسی حالات سیستم در لحظات گوناگون زمان متوجه می شویم که سیستم یاد شده همواره نظم ذاتی خودش را به نمایش می گذارد. حتی غیر قابل پیش بینی ترین ( آشفته ترین) سیستم ها نیز همواره در محدوده مرزهای معینی حرکت می کنند و هرگز از آن خارج نمی شوند.
برای نشان دادن رفتار آشوبناک قیمت در بازار سهام از مدل دی و هانگ استفده می شود. این مدل تلاش می کند که توضیح دهد چگونه بازارهای پررونق ناگهان تنزل می یابند و رفتار آنها تصادفی بنظر می رسد. دو گروه از سرمایه گذاران در این مدل دخیل هستند گروه اول سرمایه گذاران مطلع یا گروه α هستند که منابعی از اطلاعات را برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم در اختیار دارند و گروه دوم سرمایه گذاران β هستند، این گروه بر خلاف گروه اول درگیر جمع آوری اطلاعات از شرکت ها نمی شوند این گروه بر اساس اطلاعات افشا شده از طریق گروه α و تخمینی که از اختلاف بین قیمت حال و ارزش ذاتی می زنند، قیمت آینده ورقه بهادار را برآورد می کنند. دی و هانگ با بررسی جز به جز رفتار دو گروه سرمایه گذار α وβ هیچ جز تصادفی را مشاهده نمی کنند و اثبات میکنند که تغییرات قیمت سهام کاملا تعیین شده است.
منبع:
- جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی دکتر تفتیان
-رهنمای رودپشتی، فریدون و صالحی، الله کرم، (1389)، " مکاتب و تئوری های مالی و حسبداری" انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول.
-سینایی،حسنعلی و همکاران، (1384)، "پیش بینی شاخص بورساوراق بهادار تهران با استفاده از شبکه های عصبی" بررسی های حسابداری و حسابرسی، شماره 41، ص59-84.
سایر خدمات تیم
در صورت علاقه مندی به یادگیری کامل مبحث تحلیل با رویکرد بی نظمی، جهت پیش ثبت نام و یا شرکت در دوره ها کلیک کنید.
در صورتی که به مشاوره پیرامون موضوع فوق علاقه دارید کلیک کنید...
ثبت نام و عضویت میز کار