عموما درک معامله گران نسبت به ریسک موقعیت ھای متنوع بازار که تریدر با آن مواجه است، تابعی از نتیجه دو یا سه معامله اخی ر(بسته به شخصیت فرد ) وی است. در طرف مقابل، معامله گران موفق تحت تاثیر نتایج آخرین معامله(ترید) ھای خود چه به صورت منفی و چه به صورت مثبت، قرار نمی گیرند و به همین خاطر برداشت و درک آنھا از موقعیت ھای مختلف ترید (معامله) و ریسک این موقعیت ھا، بی تاثیر از متغیرھای شخصی و روانی است.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
این فاصله زیاد بین حالات روانی تریدرھای موفق و دیگران ممکن است این باور را به ذھن متبادر کند که معامله گران موفق دارای نوعی طرز فکر ذاتی و خدادادی ھستند که باعث ایجاد این تفاوت بزرگ میشود اما من به شما اطمینان می دھم که اینگونه نیست . تمام تریدرھایی که طی ھجده سال گذشته با آنھا کار کرده ام به خوبی آموخته اند که چگونه ذھن خود را بدرستی روی "موقعیت ھای لحظه جاری " متمرکز نما یند(منظور عدم توجه به گذشته است ). البته این یک مشکل ھمگانی است و زاده ماھیت ذھن و ساختار اجتماعی و تربیتی ماست و مختص فرد خاصی نیست.
اصل "عدم قطعیت"! اگر رازی در مورد ماھیت موفقیت بعضی معامله گران وجود داشته باشد، بدون قطع این است که آنھا دارای تواناییھای زیر ھستند:
١- معامله بدون حس ترس و ھمچنین بدون اطمینان بیش از حد به خود
٢- درک موقعیتی که بازار از نظر خود بازار(و نه از دیدگاه انتظارات تریدر) به او پیشنھاد میدھد.
٣- تمرکز کامل بر "جریان موقعیت ھای حال بازار "
۴- خود به خود در "منطقه موفقیت" بودن" *
موفقترین معامله گران به جایی رسیده اند که ھمگی بدون کوچکترین شک یا تضاد درونی معتقدند که: "امکان وقوع ھر چیزی وجود دارد".
آنھا تنھا مظنون به احتمال وقوع ھرچیزی نیستند و فقط شعارنمیدھند بلکه اعتقاد درونی آنھا به عدم قطعیت به حدی قوی است که باعث میشود ذھن آنھا از ارتباط دادن نتایج معاملات اخیر با موقعیت " لحظه حال" و شرایط موجود جلوگیری نماید. آنھا به وسیله قطع این ارتباط قادر میگردند تا ذھن خود را از انتظارات غیرواقعی و خشک در مورد آینده بازار (پیش بینی نحوه حرکت بازار در آینده) خالی نمایند . آنھا بجای اینکه انتظارات غیر واقعی (که اغلب باعث ضررمادی و حس اندوه میگردد ) در خود بوجود بیاورند آموخته اند تا خود را برای استفاده از تمام فرصتھایی که بازار در لحظات مختلف به آنھا میدھد "آماده کنند". "آماده کردن خود " به معنی داشتن دیدگاھیست که از منظر آن متوجه این امر بشوید که چارچوبی که از طریق آن قادر به درک اطلاعات ھستید محدود و وابسته به چیزیست که به شما پیشنھاد میگردد (منظور شرایط لحظه حال بازار است).
مشکل: اعتیاد به پاداش تصادفی
آزمایشات متعددی در مورد اعتیاد به پاداش تصادفی در میان میمونھا انجام گرفته است .برای مثال اگر شما کاری را به یک میمون یاد داده و به طور مداوم ھر زمان که او آن کار را انجام داد به وی پاداش بدھید میمون میاموزد تا نتیحه خاصی (پاداش) را به تلاش خود ارتباط دھد .اگر شما دادن پاداش را متوقف نمایید بعد از مدت کوتاھی میمون دیگر کار مورد نظر را انجام نمیدھد .او انرژی خود را بیھوده برای کاری که میداند پاداشی برای آن وجود ندارد ھدر نمیدھد .
اگربجای اینکه بطور مداوم او را تشویق کنید با یک برنامه کاملا تصادفی شروع نمایید (غیر منظم پاداش دھید ) پاسخ میمون به قطع پاداش خیلی متفاوت میشود . اگر شما پاداش دادن را قطع کنید راھی برای میمون وجود ندارد تا بفھمد که دیگر ھرگز پاداش نمیگیرد .چون ھر زمان که در گذشته پاداش گرفته شگفت زده (سورپریز ) شده بود در نتیجه از دید میمون دلیلی برای ترک عمل مذکور وجود ندارد. میمونھا به انجام آنکار بدون گرفتن پاداش ادامه میدھند .بعضی از آنھا ھمیشه آنکار را انجام میدھند.
من دلیل اینکه ما نیز آماده اعتیاد به پاداش تصادفی ھستیم را نمیدانم اما اگر بخواھم حدس بزنم میگویم که احتمالا ارتباطی با ترکیبات شیمیایی که شادی آور بوده ودر مغز ما در زمان دریافت یک پاداش غیر قابل انتظار آزاد می گردد، دارد.اگر یک پاداش تصادفی باشد، ما ھرگز بطورقطع نمیفھمیم که کی دوباره آن را دریافت میکنیم پس صرف انرژی و منایع به امید تجربه آن حس بی نظیر برای ما کار آسانی میشود .
در حقیقت برای خیلی از مردم این امر بسیار اعتیاد آور است . از طرف دیگر ھنگامیکه ما انتظار یک نتیجه خاص را داریم و اتفاق نمیافتد ما بسیار ناامید میشویم . اگر ما دوباره آنکار را انجام دھیم وآن نتیجه ناامید کننده را دوباره بگیریم باور نکردنی است که ما کاری را انجام میدھیم که میدانیم باعث ناراحتی ما میشود(بدلیل اعتیاد).
مشکل با ھر اعتیادی این است که ما ر ا در حالت "بدون انتخاب بودن" قرار میدھد.به ھمان اندازه ایکه اعتیاد بر ذھن ما غلبه کند به ھمان اندازه تمرکز و تلاش ما برای ارضای موضوع اعتیاد درگیر میشود . تمامی امکانات دیگری که در ھر لحظه برای اغنای نیازھای دیگر ما (از قبل نیاز اطمینان به خود و اینکه مقدا ر زیادی از حساب خود را در معرض ریسک قرارندھیم ) وجود دارد در نظر گرفته نمیشود. ما در برابر ھر راھی بجز ارضای اعتیاد خود احساس ضعف میکنیم . اعتیاد به پاداش تصادفی مشخصا برای معامله گران (تریدر ھا) مشکل ساز است چون یکی دیگراز موانعی که بر سر راه ایجاد ساختار فکری ای که باعث تداوم در سودکردن است میشود.
* منظور بودن در حالت ذھنی قاطع و ثابتی است که در آن تریدر فقط به موفقیت و لحظه حال فکر میکند ; میداند که نتیجه ترید با عدم قطعیت مواجه است اما از ابزارھای مورد اعتمادش در جھت سود استفاده میکند.
منبع:
فراچارت
ثبت نام و عضویت میز کار
