تبلیغ تاپ 1
میزکار کاربران
اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد. - ماروا کلینز

برای درک فرایندهای بازارهای مالی ، شما نیاز به درک کمی از روانشناسی بازار دارید. در هنگام انجام معامله تمام احساسات و خواسته ها به مراتب بیشتر از حالت معمول می باشد. احساساتی همانند خشم، عصبانیت، ترس و امید گام نخست تجارت خواهد بود که اغلب برای معامله گر بسیار مهم است.

ضعف و طمع، نداشتن سرعت عمل و اعتماد به نفس بالا معامله گر را به قربانیان بازی تجارت تبدیل خواهد کرد. دانستن نقاط ضعف و کاستی های خود به شما برای جلوگیری از ورشکستگی کمک خواهد نمود. اگر شما بتوانید به درستی رفتار روانشناسی معامله گران دیگر را ارزیابی کنید به موفقیت خواهید رسید.


طمع:
حس غالبی که افراد را وادار به مشارکت در بازارهای مالی می کند عطش ریسک کردن است. اگر شما در زندگی روزمره بیش از حد محتاط هستید، فرصت های زیادی را در معاملات سودآور بازار از دست خواهید داد، بنابراین بهترین راه حل برای شما انتخاب نوع دیگری از کسب و کار می باشد. کسب و کاری که امن و کم مخاطره و کم ریسک باشد.


اگر شما میخواهید شانس خودتان را امتحان کنید، با خرید و فروش در بازارهای مالی بیشتر خودتان را در معرض خطر بزرگی قرار خواهید داد. ما به شما توصیه می کنیم که یک کازینو را انتخاب نمایید که خیلی بهتر و ارزانتر خواهد بود.


شما باید دو نوع انگیزه را درنظر بگیرید :
الف) منطق، که برای یک معامله گر حرفه ایی طبیعی و برای یک معامله گر تازه کار قبل از اولین معامله خود مورد نیاز است.
ب) غیرمنطق یا همان احساس که یک شور و شوقی است که هر معامله گر دارد، اما تعدادی از معامله گران با احساسات بیش از حدمحکوم به شکست می شوند.


اگر به موارد زیر توجه کنید ، تشخیص انگیزه شما درطول معاملات سهل و آسان است:

      در همین باره بخوانید:

 

1 )شما به دنبال نظر دیگران هستید.
2 ) شما با افکار و منطق خود کار میکنید (بدون داشتن اطلاعات کافی از بازار سرمایه).
3 ) شما بدون هیچ برنامه ریزی قبلی وارد بازار سرمایه شده اید.

همه موارد فوق نشان می دهد که معامله گر با شور و هیجان در بازار مالی حرکت می کند نه با دلیل که بهترین راه حل درمان برای کنترل هیجان، آماده کردن یک طرح مالی از فعالیت هاست.

 

امید و انتظار
امیدواری برای کسب سود یکی دیگر از عوامل محرک برای معامله گر است. بدون شک هدف از هر کاری بدست آوردن و حداکثر رساندن سود است. با این حال اگر امید و انتظار بیش از محاسبات باشد خطرات ناشی از اغراق در توانایی های خود از تجزیه و تحلیل موقعیت موجود وجود دارد. به طوری که در تصورات خود شما می توانید درآمد اندک واقعی را به یک سود غول پیکر دست نیافتنی تبدیل کنید.امید و انتظار باید با محاسبات معقول و منطقی ارائه شود که قابل دستیابی باشد لذا انتظار اغراق آمیز منجر به نابودی معامله گر تازه کار و مبتدی خواهد شد.


امید در دو مورد زیر بسیار مهم و ضروری است:
1 -در هنگام ورود به بازار: معامله گر به امید کسب سود وارد بازارهای مالی خواهد شد و اگر چنین امیدی در ابتدای ورود به بازار وجود نداشته باشد مطمئنا انگیزه ای جهت ورود به بازار وجود نخواهد داشت.


2 -درزمان از دست دادن و فقدان: معامله گر زمانی که امید به تغییر در بهبود اوضاع دارد وقتی در ضرر دست و پنجه نرم می کند این نوع امید سمی و کشنده است.


سه مرحله قبل از رسیدن به حالت اضطراری امید وجود دارد :
1 اول اینکه با ضرر و زیان جزیی واندک امید به برگشت وجود دارد که اغلب توجیه پذیر و اجتناب ناپذیر است.


2 فاز دوم شروع می شود که در این مرحله زیان ادامه خواهد داشت لذا در این زمان برای معامله گر بسیار دشوار و سخت خواهد شد که ارزیابی های منطقی از موقعیت و وضعیت موجود داشته باشد. در این لحظه بهترین راه حل آن است که موقعیت معامله خود را هر چه سریعتر قبل از اینکه زیان سنگین شود کاملا ببندد یا اینکه بخشی از معامله خود را خارج کند که این موضوع تصمیم کاملا با توجه به اینکه معامله گر تا چه اندازه می تواند خواسته های خود را کنترل کند قابل تغییر است.


3 مرحله سوم هنگامی صورت می پذیرد که ضرر و زیان بحرانی و خطرناک می شود و امید بواسطه یاس و ناامید جایگزین خواهد شد)معامله گران تازه کار اغلب بسیار ضعیف و ناامید هستند(. در این لحظه اکثر معامله گران احساس انهدام نابودی سرافکندگی خواهند داشت و این طور به نظر می رسد تمام جهان در برابر اون جبهه گرفته اند و آماده جنگ هستند.


معامله گرانی که موفق شوند از این سه مرحله عبور کند و در این جنگ پیروز و سربلند شوند می توانند خود را به عنوان معامله گران موفق بازار بدانند. با این حال در شغل حرفه ای بعدی او در بعد از گذر از مرحله سوم حوادثی رخ خواهد داد که به عنوان ترس شناخته می شود.

 

 

منبع:

فراچارت

 

   فکرتان را ارتقا دهید. 

  •     پوریای ولی معامله گران کیست؟   
  •     اهمیت استراتژی برای من                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               

 

در صورت علاقه مندی به یادگیری کامل مبحث مالی رفتاری، جهت پیش ثبت نام و یا  شرکت در دوره ها کلیک کنید.

جهت پیش ثبت نام  کلیک کنید...

در صورتی که به مشاوره پیرامون موضوع فوق علاقه دارید کلیک کنید...

اطلاعات بیشتر کلیک کنید...

 

 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
|   1396/10/17 14:38:59   |
0     0
سه راز اصلی
Mind : روشهای روانشناسی معاملات است که شما را در شلوغی بازار آرام نگه میدارد.
Method : روش تحلیل و سیستم شماست
Money : مدیریت سرمایه است تا شما فقط قسمت کوچکی از حسابتان را ریسک کنید
راز اول، ذهن (Mind) : روانشناسی در ترید
هرروز تریدرهای زیادی وارد بازار میشوند اما تعداد کمی از آنها موفق میشوند. تنها انگیزه منطقی ترید کسب درآمد است. وقتی تریدر تمرکزش را از این انگیزه منطقی از دست بدهد، کارش ساخته است. کسانی که برای پز دادن، قمار و … ترید میکنند، بازندگانند. آنها رفتارهای احساسی دارند و احساساتی ها شکست میخورند.
بازندگان اکثراً بروکر، استاد و اتفاقات پیش بینی نشده را مقصر میدانند. اما آیا اینان مقصرند؟
آماتورها مانند کودکانی که بلیت بخت آزمایی میخرند، ترید میکنند. منتظر میمانند تا دیگری درباره سرنوشتشان تصمیم بگیرد. اما حرفه ای ها با برنامه ای که برای ورود و خروج (و بخصوص خروج) دارند، سرنوشتشان را در دست خود دارند.
بهترین زمان برای تصمیم گیری پیش از ورود به ترید است زیرا در آن زمان هیچ پولی ریسک نکرده اید و میتوانید پارامترهای مختلف سود و زیان را بررسی کنید. به همین علت است که باید استراتژی خروجتان را مکتوب کنید و به آن عمل کنید. یکی از اشتباهات معمول تریدرها، نگه داشتن معامله ی ضررده است. میخواهند به ترید ضررده فرصت بدهند تا سودده شود! چه خیال خامی. اولین ضرر، بهترین ضرر است، این قانون کسانی است که با چشم باز ترید میکنند.
تریدرهای موفق باهوش، کنجکاو و متواضع هستند. اکثر آنها دوره های زیان هم داشته اند اما با رعایت ۳M. بازار تریدرهای طماع را اغوا میکند تا با زیاد کردن لات سایزشان سود بیشتری کنند. اتفاقی که اکثراً به نابودی حساب تریدر طماع منجر میشود.
راز دوم، روش (Method): روش و سیستم شما در معاملات
دکتر الدر چند اندیکاتور شخصی را هم در این قسمت معرفی کرده است که میتوانید آنها را تست کنید و نتایجشان را ببینید. اکثر این اندیکاتورها در متاتریدر ۴ موجود است.

ترید
تریدر کسی است که با استفاده از یک سیستم از قبل تست شده ترید میکنند. در این نقطه آماتورها و حرفه ای ها از جدا میشوند. آماتورهایی که از سیستم مکانیکی استفاده میکنند یا سیستم را روی خلبان خودکار تنظیم میکنند و هیچکدام از پارامترها را بررسی و اصلاح نمیکنند یا گاهی به سیستم اعتماد میکنند و گاهی نمیکنند. هردوی این روشها حاصلی جز ضرر ندارند.
اما حرفه ای ها مانند عقاب مراقب سیستمشان هستند و دایماً از بازخوردهایی که از سیستم میگیرند در بهبود آن استفاده میکنند.

تست سیستم
پیش از استفاده از هر اندیکاتور، قانون یا روش جدید در سیستمتان باید آنرا بک تست کنید. وقتی مطمئن شدید که نحوه کار با اندیکاتور جدید را میدانید، روی چارتتان تا جایی که ممکن است به عقب بروید. سپس شروع کنید کندل به کندل سیستم را به جلو بیاورید. در جایی که سیستمتان سیگنال میدهد، نقاط بازکردن، خروج با ضرر و تارگت را ثبت کنید (ثبت تاریخ و ساعت هم مفید است)، سپس کندل به کندل جلو بروید تا استاپ یا تارگتتان بخورد. سود یا زیان را یادداشت کنید و اینکار را آنقدر ادامه دهید تا حداقل ۶۰ ترید داشته باشید. مطمئن باشید در حین بک تست میتوانید نکات جالبی از تریدهایتان بیرون بکشید و سیستمتان را کامل تر کنید مثلاً اگر قیمت با گپ باز شد، چه بکنم؟ تریلینگ استاپ داشته باشم یا نه؟ چه روزهایی و چه ساعاتی ترید نکنم؟ و … در نهایت ببینید درصد تریدهای سودده تان چقدر است؟ میانگین سود و زیانتان چقدر است؟
حال سیستم را بهینه کنید و ۶۰ ترید دیگر با قوانین جدید انجام دهید. وقتی درصد تریدهای سودده تان و میانگین سودتان راضی کننده بود به مرحله بعد بروید…

ترید دمو
در این حالت حداقل یکماه روی یک حساب دمو با رعایت کامل قوانین ترید کنید. برای عدول از قوانین ترید جریمه بگذارید (مثلاً انجام ۶۰ بک تست جدید). اگر در این مرحله هم سیستم خوب جواب داد، یکماهی هم در لات سایز پایین در حساب واقعی ترید کنید. سوددهی این مرحله تاییدی بر سیستم و توانایی شما برای ترید آن است. به لات سایز اصلی خود (که در آن اصول مدیریت سرمایه رعایت شده باشد) بروید و از پیپ هایتان لذت ببرید.

انواع اندیکاتورها
اندیکاتورها را به سه دسته کلی میتوان تقسیم نمود:
اندیکاتورهای تابع روند. این اندیکاتورها به شناختن روند کمک میکنند. میانگین متحرک و خطوط MACD و سایر اندیکاتورهایی که با افزایش قیمت بالا رفته، با کاهش آن پایین می آیند و با سایدوی رفتن آن فلت میشوند، از این دسته اند.
اسیلاتورها به یافتن نقاط برگشت کمک میکنند. باندهای بولینجر و استوکستیکس، نمونه هایی از اسلاتورها هستند.
سایر اندیکاتورها هم اندیکاتورهایی هستند که سطوح صعودی یا نزولی بودن بازار را تعیین میکنند.
گروههای مختلف اندیکاتورها، سیگنالهای مختلف میدهند و گاهی این سیگنالها با هم در تضاد است. برای مثال اندیکاتور دنباله رو روند سیگنال خرید میدهد اما اسیلاتور سیگنال فروش. یکی از خطرات محتمل افتادن بدام اندیکاتورها و دنباله روی از اندیکاتوریست که سیگنالش مورد علاقه مان است. تریدر باید سیستمی داشته باشد تا تمام انواع اندیکاتورها را بررسی کند و بر طبق آن سیستم تصمیم بگیرد.

انواع تایم فریمها
مانند اندیکاتورها، تایم فریمها هم ناهمخوانی دارند. میانگین متحرک در تایم فریم روزانه سیگنال خرید میدهد اما در تایم فریم ۱H سیگنال فروش. چه باید کرد؟
آماتورها ساده ترین کار را انجام میدهند: تنها با یک تایم فریم کار میکنند.
یکی از روشها برای بررسی وسیعتر بازار، سیستم سه صفحه ای است. در این سیستم به جای بررسی تنها یک تایم فریم ترکیبی از سه تایم فریم است به این شکل که :
تایم فریمی را که با آن بسیار راحتید انتخاب کنید (صفحه میانی). این صفحه اول شماست. برای مثال ۱H. این مقدار را در ۴ یا ۵ ضرب کنید تا صفحه بلند مدتتان بدست آید (در اینجا ۴H). تایم فریم کوچکتر هم (در اینجا M15). در تایم فریم بلند مدت جهت بازار را پیدا میکنیم و با کمک دو تایم فریم دیگر زمان دقیق ورود به پوزیشن را.

روانشناسی
تریدرهای موسسات به این دلیل ترید میکنند که حقوق میگیرند تا ترید کنند. اما تریدرهای خصوصی به دلایل شخصیشان ترید میکنند. دلایلی که برخی از آنها منطقی و برخی غیر منطقیست.
مانند هر بیزینس دیگری، تنها دلیل منطقی ترید کردن، کسب درآمد است. هرچند برخی دیگر نیازهای صاحبان بیزینس هم مرتفع میشود اما پول نقش اصلی را در این میان بازی میکند. تریدرهایی که دچار سرخوشی میشوند، توجه شان از پول منحرف شده و پا برهنه وسط بازار میپرند. اینان بازندگان هستند.
تریدرهای موفق سیستمها و الگوهای مختلف را تست میکنند، ریسک و سود را اندازه میگیرند و بر ساختن حسابشان تمرکز میکنند.

برنامه روزانه
ترید حرفه ای به معنای آماده باش بودن در ساعات مشخصی است. این ساعات در بازارهای مالی خارج از ایران معمولاً از حدود ظهر به وقت تهران آغاز شده و تا ۷-۸ عصر ادامه دارد. در این ۸ ساعت در بسیاری از اوقات تریدر کاری برای انجام دادن ندارد. به یاد داشته باشید که جایی گفتیم که: “ترید خسته کننده است”. تریدر حرفه ای در زمان ترید معمولاً از جدول زمانی مشخصی تبعیت میکند. اینکار هم برنامه روزانه او را منظم میکند و هم تمرینی برای افزایش دیسیپلین است.
روز تریدتان باید نیم تا یکساعت پیش از اولین تریدتان آغاز گردد. در این زمان نگاهی اجمالی به اخبار بیاندازید، حرکت جفت (جفتهای) ارزی را که دنبال میکنید بررسی کنید و سعی کنید ادراکی از بازار داشته باشید.
زمانی که پوزیشنی میگیرید، کاملاً آنرا تعقیب و مدیریت کنید. البته این به معنای زل زدن به صفحه مانیتور نیست. بلکه برای هر حرکتی چه در جهتتان و چه در خلاف آن برنامه داشته باشید.
اگر پوزیشن بازی ندارید، مقداری تحقیق کنید، مطالب جدید بخوانید و به دانشتان بیاموزید. فراموش نکنید که تریدر موفق شدن یک سفر است و مقصد نیست. به محضی که بازار سیگنال خرید یا فروش میدهد، همه چیز را متوقف کنید و به مدیریت پوزیشن برگردید.
حتی میتوانید یک تردمیل یا دوچرخه ثابت در اتاق تریدتان داشته باشید. فراموش نکنید که عقل سالم در بدن سالم است.

راز سوم، پول (money ) : فرمولهای مدیریت سرمایه
برای چه ترید میکنید؟ پول یا لذت؟ پاسخ ندهید. رکورد تریدتان را نشان دهید. پاسخ آنجاست. کسانی که برای پول ترید میکنند، به آن میرسند. شیب بالانس حسابشان نشان میدهد. اغلب مردم ترید را برای کسب درآمد شروع میکنند اما خیلی زود آنرا تفریحی جذاب می یابند و با فراموش کردن هدفشان به قمار روی می آورند. اینها برای جلب توجه یا فرار از روزمرگی ترید میکنند. به تعداد تریدرها دلیل برای ترید کردن وجود دارد اما فقط یک دلیل دلیلی خوب و حقیقی است: کسب درآمد.
این قسمت شما را با آخرین M لازم برای ترید آشنا میکند: money management.
هر کسی میتواند در یک ترید یا چند ترید متوالی سود ببرد. حتی در یک کازینو هم چنین احتمالی دور از عقل نیست. در بازارهای مالی تقریباً هر کسی میتواند یک یا چند ترید خوب داشته باشد اما تعداد معدودی میتوانند موجودی حسابشان را افزایش دهند.
مدیریت سرمایه کشتی نجات تریدرهاست. گاهی آنرا هنر میخوانند و گاهی علم میدانند اما در واقع ترکیبی از هردوست. هدف مدیریت سرمایه، افزایش سرمایه با کمینه کردن ضرر در تریدهای ضررده و بیشینه کردن سود در تریدهای سودده است. وقتی چراغ عابر پیاده سبز میشود، شما پیش از عبور از خیابان به چپ و راست نگاهی می اندازید زیرا همیشه ماشینهای بی احتیاطی پیدا میشوند که چراغ را رد کنند. وقتی سیستمتان سیگنال داد، مدیریت سرمایه نقش این نگاه را ایفا میکند. مهم نیست سیستمتان چقدر خوب عمل کند، مدیریت سرمایه همیشه برای سوددهی مکرر مفید است.
پدری را میشناختم که پسر نوجوانش را برای مدیریت سرمایه تربیت میکرد. هر شنبه با هم به میدان اسب دوانی میرفتند و به پسرش ۱۰ دلار بعنوان سرمایه آن روز میداد. این پول هم پول نهار بود و هم پول شرط بندی. پدر تمام روز را با دوستانش میگذراند و پسر میتوانست در روز هر کاری با او داشته مگر درخواست پول. پسر باید پیولش را طوری مدیریت میکرد که هم ناهار بخورد و هم از شرط بندی روی اسبها لذا ببرد. یاد گرفتن چگونگی شرط بندی رو اسبها (تحلیل تکنیکی)، تقسیم پول (مدیریت سرمایه) و صبر کردن برای بهترین موقعیت شرط بندی (روانشناسی) آن پسر را به یکی از موفقترین مدیران هج فاند با حسابی چند میلیون دلاری تبدیل کرد.
یک سیستم ترید خوب به شما اطمینان میدهد که در دراز مدت درصد تریدهای برنده شما بیشتر از تریدهای بازنده است. اینجاست که مدیریت سرمایه به کمکتان می آید و به حفظ سرمایه تان کمک میکند. اما اگر سیستمان مناسب نباشد، کاری از دست مدیریت سرمایه ساخته نیست.
هر چند درصد سرمایه که از دست بدهید، برای پس گرفتنش باید درصد بیشتری سود کنید. مثلاً فرض کنید شما ۱۰۰۰ دلار دارید و ۲۰% ضرر میکنید، موجودی شما ۸۰۰ دلار میشود اما برای برگشتن به ۱۰۰۰ دلار شما باید ۲۵% سود کنید.
بازار همانقدر صلح آمیز است که جنگ گلایدیاتورها. همه میخواهند پول شما را بگیرند – رقبا، بروکر و فروشندگان سیستمها و نرم افزارها. از دست دادن پول آسان است اما بدست آوردنش مشکل.
مدیریت سرمایه دو هدف دارد: بقا و سودآوری. اولویت با بقاست. سپس سودآوری تدریجی و مداوم. تازه کاران اولویتها را برعکس میبینند. برای آنها سودآوری در الویت است و برای آن هرکاری میکنند اما شکست میخورند. با اولویت دادن به بقای در بازار، تمرکز روی مدیریت سرمایه بیشتر میشود. تریدرهای حرفه ای همیشه تمرکزشان بر کم کردن ضرر است و با اینکار سرمایه شان افزایش می یابد.

ورود کسانی که ریاضی نمیدانند ممنوع
زندگی امروز کار را برای کسانی که به حساب کردن بی علاقه هستند راحت کرده است. با افزایش انواع ماشین حسابها و کامپیوتر ما اکثراً دیگر حساب نمیکنیم. اگر کسی بتواند تعداد میهمانان شام را بشمرد یا بگوید بعد از خوردن ۲ نوشابه در بسته ۶ تایی چند نوشابه مانده است، ذهنش را خلاق میشماریم! در زندگی روزمره کار بدون حساب آسان است اما در بازار چنین نیست.
ترید بازی اعداد است. اگر حساب کردن بلد نیستی، تریدر نیستی. البته به جبر و حساب دیفرانسیل احتیاجی نداریم اما حساب را باید خوب بلد باشیم. درصد گرفتن، جمع و تفریق و ضرب و تقسیم جزو اعمال روزانه یک تریدر است.
برای آموختن آنها سعی کنید در زمان بیکاری مقداری حساب کنید. درصد بگیرید. باقی پولتان را حساب کنید و …

ریسک و ضرر تاجر
مثال تاجر میوه را به خاطر دارید؟ گفتیم او روزی چند جعبه میوه میفروخت. اگر به او پیشنهاد جعبه ای از یک میوه جدید میشد، او میپذیرفت. اگر مردم دوست نداشتند و میوه ها فاسد میشد، او فقط یک جعبه را از دست میداد. ریسک کمی که در تجارت مرسوم است: ریسک تاجر.
حالا تصور کنید او به جای یک جعبه از این میوه ناشناخته ۱۰۰۰ جعبه از آن را به یک پنجم قیمت بخرد. اگر بتواند همه آنها را بفروشد، سود بالایی برده است اما اگر میوه ها خراب شوند او تا حد ورشکستگی ضرر میکند.
آن جعبه اول ریسک تاجر است: ریسکی معقول و منطقی. اما این جعبه دوم ریسک ناشی از طمع است: خطرناک و نابود کننده.
هرگاه برای پوزیشنتان استاپ تعیین میکنید یعنی حد دلاری ریسکتان را تعیین کرده اید. حدی که طبق اصول مدیریت سرمایه فقط باید درصد کوچکی از کل سرمایه تان را شامل شود.
اصول مدیریت سرمایه برای بقا در این بازار الزامی اند اما تریدرهای کمی هستند که دیسیپلین کافی برای اجرای این اصول را دارند زیرا بازار با همه تریدرها را اغوا میکند تا اصولشان را بشکنند. آیا شما چنین میکنید؟
بازار به دو صورت تریدرها را نابود میکند: ناگهانی و تدریجی. فرض کنید سرمایه شما جانتان است. ممکن است شما جانتان را با یک حمله کوسه از دست بدهید (ضرر در یک ترید بد) یا تدریجاً با حمله پیرانه ها (ضررهای کوچک اما متوالی). راه حل استفاده از قانون ۲%-۶% است.
برای جلوگیری از حمله کوسه هیچگاه بیش از ۲% سرمایه را روی یک پوزیشن ریسک نکنید. برای جلوگیری از مرگ بر اثر خونریزی از گاز پیرانه ها هیچگاه جمع کل ریسکتان بیش از ۶% سرمایه نشود. یعنی اگر در هر ترید ۲% ریسک میکنید حداکثر ۳ پوزیشن باز داشته باشید. زمانی که استاپ یکی از پوزیشنها به نقطه باز کردن آورده شد و پوزیشن بدون ریسک شد امکان باز کردن پوزیشن چهارم فراهم میشود. زمانی هم که جمع ضرر ماهیانه تان به ۶% سرمایه رسید، ترید ریل را متوقف کنید و به بررسی مشکل بپردازید و ماه جدید را با تفکر جدید آغاز کنید. حد نهایی ضرر هم ۲۵% سرمایه است. زمانی که ۲۵% سرمایه تان را از دست دادید ترید ریل را کنار بگذارید و به بررسی بپردازید و بعد از شارژ حسابتان ترید را ادامه دهید.
ممکن است در نگاه اول ۲% و ۶% اعداد بسیار کوچکی به نظر بیایند اما اگر بدانید که این اعداد در موسسات بزرگ چقدر کوچکترند دیگر غر نخواهید زد: زیر ۱% و حدود ۵%. فراموش نکنید که شرط اول در این بازار بقاست و بعد سود آوری.

اندازه پوزیشن
گاهی ما با اکانت کوچک خوب کار میکنیم اما به محض بزرگ شدن اکانت دچار مشکلات عجیبی میشویم. بهترین راه حل برگشت به لات سایزهای کوچک و کسب اعتماد بنفس برای لاتهای بزرگتر است.
مثالی میزنم: چند نفر حاضرند برای گرفتن $۱۰۰ روی میز راه بروند؟ احتمالاً همه شما. چند نفر حاضرند برای گرفتن $ ۱۰۰۰۰ دلار روی همان میز زمانی که بین دو آسمانخراش معلق است راه بروند؟ شاید یکی دو نفر. ترید با حساب کوچک مثل راه رفتن روی میز است. اگر بیفتید فقط چند خراش برمیدارید اما وقتی حسابتان بزرگ است و میز روی هوا معلق است، افتادن از روی آن مثل سقوط از ارتفاع چند صد متریست: نابود کننده.

وقت دارید؟
همانطور که چندین بار گفته شد باید تمام تریدهایتان را ثبت کنید. اگر تعداد تریدهایتان در روز زیاد است، چند تایی را ثبت کنید مثلاً سومین ترید روزانه. اگر وقت برای ثبت تریدهایتان ندارید، برای ترید وقت ندارید. منظم باشید و به سیستم مکتوبتان اعتماد کنید. روزهای ترید خوبی داشته باشید
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
|   1396/10/21 09:14:41   |
0     0
بر اساس نظریات مرسوم مالی، بازیگران در بازارهای مختلف، همه یا قسمت اعظم آنها به‌دنبال بیشترین ثروت برای خود هستند. با این وجود، نمونه‌های بسیار زیادی وجود دارد که نشان می‌دهند هیجانات و دیگر عوامل روانشناختی بر تصمیم‌گیری‌های مالی ما تاثیر‌گذار بوده و موجب می‌شوند به طریقی پیش‌بینی‌پذیر غیرعقلانی رفتار کنیم.
مالی رفتاری، یک حوزه تقریبا جدید از علم اقتصاد محسوب می‌شود که به‌دنبال ترکیب و ادغام نظریات علوم رفتاری و علوم شناختی با علم مرسوم اقتصاد و مالی است تا از این طریق بتواند تبیین‌های دقیق‌تری درخصوص چگونگی رفتار آحاد اقتصادی به‌دست آورد. به‌طور مشخص، مالی رفتاری تلاش می‌کند تا با به‌کارگیری یافته‌های روانشناسی و علوم شناختی، برخی از نابهنجاری‌های بازار از جمله افزایش یا کاهش شدید در قیمت سهام را مورد تحلیل قرار دهد. مالی رفتاری نشان می‌دهد که در دنیای واقعی، رفتار سرمایه‌گذاران با فرض بنیادی عقلایـی بودن در مالـی کلاسیک سازگـاری ندارد و تمایلات یا اریب‌های شناختی و احساسی سرمایه‌گذاران که آنها را سوگیـری‌های رفتاری می‌نامیـم، نقـش با اهمیتـی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی دارد. در این حوزه از علم فرض می‌شود که ساختار اطلاعاتی و ویژگی‌های بازیگران در بازار به‌طور سیستماتیک تصمیم‌های سرمایه‌گذاری آنها و همچنین پیامدهای آن در بازار را تحت تاثیر قرار می‌دهد. همچون تمامی شاخه‌های دیگر اقتصاد رفتاری، در این شاخه نیز آزمایش‌های بکر و جدیدی صورت گرفته است که هر کدام گواهی است بر کارکردهای عجیب مغز و تاثیر عوامل غیر ارادی بر تصمیمات نهایی اتخاذ شده. در این بین شاید کالین کمرر، استاد اقتصاد و مالی رفتاری در موسسه فناوری کالیفرنیا و رئیس مرکز علوم اعصاب اجتماعی و تصمیم‌گیری را بتوان یکی از شاخص‌ترین افراد در این زمینه قلمداد کرد که مقالات و کتب متعددی در این زمینه منتشر کرده است و مطالعه آنها بسیار بر دانش اقتصادی ما خواهد افزود.

غالبا در تصمیم‌ها، «احساس» بر «عقل» غلبه می‌کند و می‌تواند حقایق را فیلتر کند که در این شرایط سرمایه‌گذار ممکن است ارزش بیش از حدی را برای حقایقی که قابل‌پذیرش هستند، قائل شود و از حقایقی که با تمایلات او متضاد باشند، چشم‌پوشی کند یا اهمیت چندانی به آن ندهد. ترس از پشیمانی یا اجتناب از پشیمانی، اطمینان بیش از حد، محافظه‌کاری و تعلل، پافشاری بر عقیده و نفروختن سهم در زمان زیان برای فرار از قبول ضرر برخی از معروف‌ترین مثال‌های مالی رفتاری هستند که فعالان بورس با آن به خوبی آشنایی دارند. اما با وجود تحقیقات گسترده‌ای که در این زمینه صورت گرفته است، جای هیچ شکی نیست که جهت‌گیری‌ رفتاری قادر نیست بسیاری از فعالیت‌های بازار را تشریح کند و پیچیدگی‌های فضای مالی و عدم تقارن اطلاعات در این بازار باعث می‌شود که نتوان بازار مالی خاصی را به‌صورت دقیق مدلسازی کرد و مدعی بود بر اساس علوم شناختی می‌توان پیش‌بینی کاملا صحیحی ارائه داد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
|   1396/10/21 09:15:48   |
0     0
مروری بر روان شناسی معاملات در بازار بورس
امروزه بحث روانشناسی بیش از پیش در علوم مختلف از جمله سرمایه گذاری نمود پیدا کرده است. پیشرفت علم مالی رفتاری و شناخت سوگیری های مختلف و تشخیص اینکه سوگیری های رفتاری نه تنها به طور فردی بلکه با توجه به فرهنگ های مختلف در جوامع گوناگون متفاوت است، باعث شده تا توجه سرمایه گذاران و معامله گران زیادی را به خود جلب کند.

سوگیری یا Bias در لغت به معنای گرایش یا تمایل می باشد. تا کنون سوگیری های بسیاری شناخته شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند در این بخش سعی شده تا به 4 مورد از این سوگیری ها اشاره و راه حل غلبه بر آن معرفی شود.

جدا کردن و حذف احساسات از معاملات امری تقریباً غیرممکن است ولی معامله گران حرفه ای با تنظیم و استفاده از استراتژی های مناسب و کاربردی، دخالت و درگیری احساسات و سوگیری ها را در معاملات خود را به حداقل می رسانند.





سوگیری فرااعتمادی
معامله گران زیادی هستند که بسیاری از وقت خود را صرف مطالعه و بررسی روش های سرمایه گذاری و مسائل مالی کرده اند، از این رو سطح دانش خود را برای انجام هرگونه سرمایه گذاری کافی می دانند.

از آنجا که افراد مبتلا به سوگیری فرااعتمادی به اطلاعات و شناخت خود از بازار بیش از حد اعتماد دارند معمولاً دست به انجام معاملات فراوان یا معاملات سنگین می زنند که مسلماً ریسک سرمایه گذاری آنها را افزایش می دهد. مطالعات نشان می دهد سوگیری فرااعتمادی در معامله گران با افزایش تجربه سرمایه گذار افزایش می یابد.

غلبه بر سوگیری فرااعتمادی
تنظیم و پیروی از استراتژی هایی که ورود، خروج و میزان سرمایه گذاری ها مدیریت و کنترل می کند می تواند ریسک معاملات افراد فرااعتماد را به طور قابل توجهی کاهش دهد.





سوگیری لنگر اندازی
احتمالاً بارها این جمله را شنیده اید؛ "با سهم ازدواج نکنید". برخی از معامله گران با باز نگه داشتن معامله ای که به صورت واضحی از روند صعودی خود خارج شده متحمل ضررهای هنگفتی می شوند. این دست از افراد به یک بازار خاص یا معامله ی خاص به طور احساسی وابسته شده و به امید بازگشت سهم مورد نظر به روند اولیه خود حاضر به خروج از معامله مذکور نمی شوند.

غلبه بر سوگیری لنگر اندازی
تسلط بر روندهای قیمت سهام در بازه های زمانی مختلف (روزانه- هفتگی- سالانه) و تشخیص دقیق سطوح حمایت و مقاومت و به طور کلی پایبندی به استراتژی های معاملاتی خود در این خصوص می تواند به صورت چشمگیری نقاط ورود و خروج در یک معامله را برای معامله گر، پررنگتر کند.





سوگیری تآییدی
افراد زیادی وجود دارند که تمایل به شنیدن اخباری که اطلاعات آن ها را تآیید می کند دارند. همچنین معامله گرانی بسیاری هستند که صرفاً به اخبار مثبت درباره سهامی که در اختیار دارند و یا قصد خرید آن را دارند توجه کرده و اخبار و اطلاعات منفی را اغلب بر پایه داده های نادرست می دانند.

غلبه بر سوگیری تآییدی
از بهترین راه های غلبه بر این تعصب ارزیابی مجدد باورهای اولیه خود می باشد.

بهتر است معامله گر به دنبال اخبار یا اطلاعاتی بگردد که مخالف نظریه او می باشد. سپس با مقایسه این اطلاعات با اخبار و اطلاعاتی که نظریه وی را تآیید می کنند امکان تصمیم گیری آگاهانه تری برای وی فراهم می شود.

در این راستا سرمایه گذار می تواند با مشورت و استفاده از نظرات خبرگان و متخصصین بازار دید گسترده تری از آنچه واقعاً در حال رخ دادن است، دست پیدا کند.





سوگیری زیان گریزی
ترس از زیان در یک معامله امری طبیعی و عادی است. معامله گران بسیاری وجود دارند که ترس از زیان کردن در آنها بسیار بیشتر از حرص کسب سود است که نتیجه آن ممکن است ماندن در معامله ای زیان ده باشد. همانطور که می دانید زیان در معاملات جزئی جدا نشدنی از سرمایه گذاری در بازار سرمایه است البته نکته مهم وجود برآیند مثبت در معاملات است (تعداد بیشتر معاملات سودده در مقایسه با تعداد معاملات زیان ده).

غلبه بر سوگیری زیان گریزی
تنظیم و پایبندی به استراتژی مدیریت ریسک مبنی بر تشخیص تعداد معاملات باز و میزان ریسک هر کدام از معاملات، این امکان را به سرمایه گذار می دهد تا ریسک سرمایه گذاری را در سبد معاملاتی خود تقسیم کند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
احمد حیدری |   1396/11/02 22:13:46   |
0     0
حس غالبی که افراد را وادار به مشارکت در بازارهای مالی می کند عطش ریسک کردن است. اگر شما در زندگی روزمره بیش از حد محتاط هستید، فرصت های زیادی را در معاملات سودآور بازار از دست خواهید داد، بنابراین بهترین راه حل برای شما انتخاب نوع دیگری از کسب و کار می باشد. کسب و کاری که امن و کم مخاطره و کم ریسک باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

مشاوره آنلاین

با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین مرکز آموزش انتخاب برتر، مسیر خود را برای ارتقاء سطح سواد و دانش مالی و حسابداری هموار نمایید.
این بخش، آماده پاسخگویی به نیازهای شما کاربران گرامی، میباشد.

معرفی کتاب

سیستم اطلاعاتی با رویکرد مدیریت مالی

سیستم اطلاعاتی با رویکرد مدیریت مالی

محمد اسماعیل فدایی نژاد - علی عبدالهی - حمید بنائیان
  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • از دوستان خود دعوت کنید با تیم همسو شوید عضو تیم متفکران شوید
    هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی