کمیته بال یا کمیته بازل مرکب است از نمایندگان ارشد بانکهای مرکزی تعدادی از کشورهای گروه ده است که معمولاً هر سه ماه یکبار توسط بانک تسویههای بینالمللی بهعنوان دبیرخانه دائمی آن در شهر بازل سوئیس تشکیل میگردد و به همین دلیل به کمیته بازل معروف شده است.
یکی از مهمترین اسنادی که از سوی کمیته بال به رشته تحریر درآمده است «اصول اساسی برای نظارت بانکی مؤثر» است. برای مطالعه ریسک دربانکها، باید تمامی انواع ریسک ها را به صورت یک مجموعه، مورد بررسی قرار داد، زیرا تغییرات عوامل در محیط پیچیدهای روی میدهند که ارزیابی و تحلیل آنها کار چندان ساده ای نیست.
اطلاعات نامتقارن و فرضیه مخاطره اخلاقی در چارچوب "مسئله نمایندگی " از جمله این مبانی نظری هستندکه رفتار مخاطره آمیزتر بانکها در پرداخت اعتبارات را به دنبال دارد. بر این اساس، بانکهایی که سرمایه محدود دارند، از مطالبات معوق بیشتری برخوردارند.
ادبیات نظری و تجربی تحلیل مطالبات معوق بر دو دسته عوامل شامل شرایط و محیط اقتصاد کلان و عوامل مربوط به عملکرد بانکها و ساختار صنعتی بانکی اشاره میکنند که در ادامه،کوتاه به مرور این ادبیات می پردازیم.
ما در جهانی مملو از انواع ریسک زندگی می کنیم و برای ایجاد جوی قابل اعتمادتر، باید ریسک ها را در مرحله اول بشناسیم و سپس آن را به روشی نظاممند مدیریت کنیم. روشهای مختلف شناسایی و سنجش میزان ریسک، برای مدیریت و کاهش آن در حوزه مدیریت ریسک اعتباری وجود دارد.
ریسک اعتباری یکی از شایعترین علل ورشکستگی و انحلال بانکها و مؤسسات اعتباری است. در راستای حفظ جامعیت و یکپارچگی بازارهای مالی بینالمللی و کاهش ریسکهای مالی بینالمللی، یکسری استانداردها و رویهها که نقش کلیدی و اساسی در مذاکرات و تعاملات مالی بینالمللی دارند، تهیه و تنظیم شدهاند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاه مدت مالی و سرمایه گذاریهای بلندمدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد.
ریسک نقدینگی ناشی از ناتوانی یک بانک در پرداخت به موقع بدهی ها، ایفای تعهدات و یا عدم توانایی گسترش سبد داراییهای پربازده با هزینه ای متعارف می باشد. می توان گفت علت اصلی ریسک نقدینگی در بانک ها عدم تطبیق مقدار و سررسید بدهی ها و دارایی ها و در نتیجه بروز شکاف نقدینگی منفی می باشد.
ریسک نقدینگی عبارت است از عدم آمادگی بانکها برای تأمین تسهیلات اعطایی یا پرداخت بهموقع دیون بانکها (سپردهها). هنگامی که یک بانک نقدینگی کافی ندارد، قادر نیست که به سرعت و با هزینهای معقول، وجوه کافی را با افزایش بدهیها یا تبدیل داراییها به دست بیاورد و این ناتوانایی بر سودآوری بانک تاثیرخواهد گذاشت.
مؤسسههای اعتباری و بانکها میبایست با توجه به پیچیدگی فعالیتها و محیط اقتصادی، مدلهای مناسب جهت ارزیابی امتیازدهی اعتباری مشتریان انتخاب نمایند. بنا به نظر پاندی (Pandey,2009) ماهیت فعالیت بانکها به گونه ای است که اگر چه، ظاهراً علامتی از بحران و یا ورشکستگی از خود نشان نمیدهند، ولی می توانند بحرانهای پنهان را با خود حمل نمایند.
با توسعه مداوم و پویای صنعت اعتباری در اقتصاد کشورها، اعتبار دهندگان به منظور توسعه فرایند مدیریت اعتباری از روش های جدید و پیشرفته استفاده می کنند. بخش مدیریت ریسک در هر سازمان، ارائه بهترین عملکرد و بهینه سازی استفاده از سرمایه و به حداکثر رساندن ارزش دارایی های سهامداران را بعنوان هدف اصلی خود مطرح میکند.
امتیاز دهی اعتباری، نظامی است که به وسیله آن بانک ها و مؤسسات اعتباری با استفاده از اطلاعات حال و گذشته متقاضی، احتمال عدم بازپرداخت وام توسط وی را ارزیابی می کنند. با توجه به تغییرات وسیع و پیشرفت فنآوری در زمینههای گوناگون، صنعت بانکداری نیز به عنوان یکی از عوامل پیشرفت هر جامعه با تحولات عظیمی روبهرو بوده است.
بانکها به عنوان " سازمانهای جویای سود " با این هدف سازمان یافتهاند که برای سهامداران و نیز سپرده گذاران سودآوری داشته باشند. از آنجا که خطر پذیری برای سودآوری، گریز ناپذیر است، بنابراین از بانکها به عنوان ماشینهای ریسکپذیر یاد میشود.
معیارهای سنتی ریسک همانند انحراف معیار و بتا به دلیل عدم تمایز میان نوسانات مطلوب و نوسانات نامطلوب بازده از دیدگاه سرمایه گذار، معیارهای مناسبی برای اندازه گیری ریسک و انعکاس آنچه ذهنیت انسان از مفهوم ریسک درک می کند، نیستند.
مطالبات غیرجاری که در ادبیات بانکی ما به مطالبات معوق مشهور است، نتیجهی بروز ریسک اعتباری است. در کشورهای دنیا، مقامهای ناظر پولی و ناظر بر مؤسسههای مالی، حساسیت ویژهای بر مطالبات غیرجاری بانکها داشته و اگر نسبت مطالبات غیرجاری به کل تسهیلات بانکها از حد متعارف بالاتر رود، واکنش نشان می دهند.
از مدل های کامپیوتری کنترل ریسک اولین بار در سال ۱۹۹۷ به منظور حفاظت از مؤسسات مالی در برابر نوسانات شدید بازار که در نتیجه سقوط ارزش بیشتر ارزهای کشورهای آسیای جنوب شرق ی رخ داده بود، استفاده گردید و مدل های مذکور وظیفه محوله را به نحو احسن انجام دادند.
ریسک بازار یا ارزش در معرض ریسک، می تواند به عنوان احتمال خطر مربوط به عدم قطعیت درآمدهای پرتفوی معاملاتی یک موسسه مالی بهواسطه تغییر در شرایط بازار شامل قیمت دارایی، نرخ بهره، نوسانات بازار و نقدینگی بازار تعریف شود.
نقدینگی ظرفیت یک بانک برای تأمین وجه افزایش مقدار و دارایی ارزش ها و ایفای تعهدات نقدی و وثیقه ای مورد انتظار و غیره منتظره با هزینه ای معقول بدون وارد آمدن هر گونه خسارت غیر قابل قبول است.
مدیریت سرمایهگذاری مدیریت حرفهای اوراق بهادار (سهام، اوراق قرضه و دیگر اوراق بهادار) و داراییها (مثل املاک) به منظور رسیدن به اهداف مشخصی از سرمایهگذاری (سود سرمایهگذاران)، میباشد.
ریسک عملیاتی هنگامی بررسی می شود که یک سازمان عملیات خود را بخوبی انجام ندهد. در صورت ادامه این روند، وضعیت سازمان رو به افول می رود و نرخ بازدهی سرمایه گذاری سازمان افزایش می یابد.