تبلیغ تاپ 1
میزکار کاربران
اول مشورت، دوم تصمیم و سوم انتخاب سه رکن موفقیت هستند - لوپ دووکا

در شرایطی می توان از تحلیل تکنیکی بهره جست که مفروضات آن رعایت شده باشد، در غیر این صورت امکان اشتباه در تحلیل تکنیکی وجود خواهد داشت. همانطور که گفته شد اولین فرض تحلیل تکنیکی این است  که قیمت معرف همه اطلاعات است، یعنی فرض براین است که بازار کارا است. 

 

براساس این فرضیه تمامی اطلاعات در مورد یک شرکت بلافاصله در قیمت جاری سهام آن شرکت منعکس می شود و در این نوع بازار نمی توان از اطلاعات یا روند گذشته قیمت سهام برای انتخاب سهمی با نرخ بازده بسیار بالا در آینده استفاده کرده، در واقع در بازار کارا اطلاعات نهایی در مورد سهام وجود ندارد.

یک تحلیل گر تکنیکی در ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت سهام تاثیر بگذارد، اعم از عوامل سیاسی، اقتصادی و غیره در قیمت یک سهم لحاظ شده است. لذا تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که چارتیست به آن نیازمند است، اما وجود اطلاعات نهایی این باور را شبه ناک کرده و فرضیه اول را زیر سئوال می برد.

 

دومین فرضیه این بود که تغییرات قیمت کاملا تصادفی نیست، یعنی تغییرات قیمت سهام بر اثر عرضه و تقاضای ناشی از دلایل بنیادی مثل تعدیل EPS شرکت، طرح ها و بر نامه های آتی شرکت، تغییر هیات مدیره و غیره صورت می گیرد. تحلیل گر تکنیکی بر این باور است که اگر قیمت به هر دلیل بالا رفت، سپس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل بنیادی تاثیر خود را گذاشته باشد و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل بنیادی بی اثر شده است، به تعبیر دیگر آنچه عرضه و تقاضا را تغییر می دهد، برآیند تغییرات بنیادی و مربوط به اقتصاد بازار است، اما متاسفانه دیده می شود که گاهی تغییرات سهام شرکت ها نه بصورت حقیقی بلکه به صورت مجازی و بر اثر شایعات یا سفته بازی عده ای از معامله گران صورت می پذیرد که هیچ توجیه بنیادی ندارد، در این صورت علاوه بر نقض فرضیه دوم، فرضیه سوم نیز خدشه دار می شود زیرا زمانی فرضیه سوم می تواند ملاک واقع شود که دو فرضیه دیگر رعایت شده باشند، در غیر این صورت چرایی تغییرات قیمت نیز اهمیت پیدا می کند، زیرا اگر تغییرات قیمت بصورت مجازی صورت گرفته باشد، اصول تکنیکی رعایت نشده و در نهایت سبب گمراهی و اشتباه تحلیل گر می شود و لذا تحلیل گران به منظور جلوگیری از اشتباه می بایست چرایی تغییر قیمت را نیز بررسی کرده و علاوه بر بررسی قیمت ها به بررسی نوع سهام و دلایل تغییرات قیمت نیز بپردازند تا در دام شایعات و سفته بازان و یا افرادی که به اطلاعات نهایی دسترسی دارند، نیفتند.

 

سایر معایبی که در تحلیل تکنیکی وجود دارد عبارتند از:

  • تمایل تحلیل گرها (جهت گیری)
  • امکان تفاسیر
  • عملکرد دیر هنگام

 

 

منبع

اکرم تفتیان(1393)، تجزیه تحلیل اوراق بهادار

"تحلیل تکنیکی پیشرفته"،ناشر عباس کنی

 
 
 
 

 

ثبت نام و عضویت میز کار

لینک های مفید

 

 

 

|  
  |
مهدیه میرجلبلی |   1396/02/05 15:11:34   |
0     0
روش تکنیکال 80 % رفتار بازار را مبتنی بر حالات روانی افراد و 20 % را بر پایه منطق میداند. در حالیکه تحلیل فاندیمنتال بازار را 20 % روان شناختی و 80 % منطقی در نظر می گیرد. در هر صورت میتوان بر سر موضوع ‌منطقی یا روانشناختی بودن بازار بحث کرد، اما، هیچ شکی در مورد قیمت فعلی یک سهم نمیتوان داشت. به هر حال، منطقی یا روانشناختی ، کسی نمیتواند منکر قیمت فعلی یک سهم شود. قیمتی که توسط بازار تعیین میشود نشاندهنده مجموع اطلاعات کلیه مشارکت کنندگان در بازار در مورد آن سهم میباشد . اینافراد تمامی اطلاعات منتشر شده در مورد سهم را در نظر گرفته اند و بر روی قیمت مشخصی در مورد خرید یا فروش آن به توافق رسیده اند. اینها نیرو های عرضه و تقاضا هستند روش تکنیکال تلاش دارد با بررسی رفتار قیمت یک سهم تعیین کند کدامیک از نیرو های عرضه و تقاضا پیروز میدان خواهد بود؟ قیمت سهم در گذشته چقدر بوده است و در آینده به کجا خواهد رفت؟
هر چند با استفاده از روش تکنیکال می توان برخی قواعد و قوانین کلی برای خرید و فروش سهام در نظر گرفت لیکن این نکته را نباید فراموش کرد که این روش بیش از آنکه یک علم باشد هنر است. لذا مانند دیگر کارهای هنری در معرض تفسیر قرار دارد. لیکن در عین حال این روش به لحاظ نوع رویکرد انعطاف پذید بوده و هر یک از سرمایه گذاران باید طبق روش خاص خود از آن استفاده نمایند. توسعه این روش ها نیازمند صرف وقت و تلاش بسیار بوده اما فواید آن می تواند در خور توجه باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
damiri |   1396/03/03 16:50:49   |
1     0
سایر معایبی که در تحلیل تکنیکی وجود دارد عبارتند از:

تمایل تحلیل گرها (جهت گیری)
امکان تفاسیر
عملکرد دیر هنگام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
منصوره دهقانی اشکذری |   1396/03/09 18:03:28   |
0     0
معایب آنالیز تکنیکال:

تمایل تحلیل گر
امکان تفاسیر مختلف
عملکرد دیر هنگام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
منصوره دهقانی اشکذری |   1396/03/09 18:19:55   |
0     0
شخصیت تحلیل گر و جهت گیری:تحلیل تکنیکال همچون تحلیل بنیادین ذهنی بوده و قضاوت شخصی افراد در تحلیل آنها تاثیر گذار است.
تفسیر آزاد :در یک تحلیل از جنس تکنیکال، تفسیرها متفاوت است. با وجود این که استاندارها در تحلیل تکنیکال مشخص است، عدم توافق میان تحلیل گران تکنیکی در مورد یک نمودار واحد زیاد به چشم می خورد. این در حالی است که هر دو شخص ممکن است برای توجیه نظریه خود، به سطوح حمایت و مقاومت و یا سطوح شکست قابل قبولی نیز تکیه کرده و دلایل موجهی ارائه کنند.
تاخیر زمانی:مهمترین انتفادی که به تحلیل تکنیکال وارد می شود، تاخیر زمانی آن است. تا قبل از اینکه یک روند بتواند به طور کامل شناسایی شود، قسمت قابل توجهی از حرکت قیمت انجام شده است و ممکن است نسبت بازده به ریسک منطقی نباشد. این ایراد جزو ایرادهایی است که علی الخصوص به نظریه داو وارد می شود.
سطح های پی در پی:درست بعد از شناسایی یک روند جدید، همیشه یک سطح مهم دیگر در همین نزدیکی وجود دارد. تحلیل گران تکنیکی متهم به اتخاذ جانب احتیاط و عدم ارائه ی دیدگاه جسورانه هستند.
سردرگمی معامله گر:بدیهی است که همه ی سینگال هایی که با استفاده از تحلیل تکنیکال به دست می آید، با موفقیت روبرو نمی شود.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
ابوالفضل موحدی |   1396/03/10 21:16:16   |
0     0
بازار کارا، بازاری است که بازتاب‌دهنده آن اطلاعاتی است که در بازار موجود است و راهنمای سرمایه‌گذاران است. مفهوم بازار کارا بر این فرض استوار است که سرمایه‌گذاران در تصمیمات خرید و فروش خود تمامی اطلاعات مربوط را در قیمت سهام لحاظ خواهند کرد و قیمت سهام شاخص خوبی برای تعیین ارزش سرمایه‌گذاری است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
ابوالفضل موحدی |   1396/03/10 21:23:17   |
0     0
تحلیل تکنیکی همان تحلیل فنی است این نوع تحلیل با استفاده از «مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده سهم» صورت می‌پذیرد. تغییرات قیمت سهم با استفاده از پیشینه تاریخی و نمودار توسط تحلیل گر تکنیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. این روش بیشتر مورد استفاده سفته‌بازان قرار می‌گیرد و بدین صورت قصد دارند تا بازده مورد نظر خود را در هنگام بالا رفتن قیمت سهم افزایش دهند. در واقع سرمایه گذاران با دیدگاه کوتاه مدت از این روش بهره می‌جویند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
sobhan karimi |   1396/03/11 11:22:19   |
0     0
اغلب تکنیک‌ها جنبه دیداری دارند
بیشتر تکنیک‌ها و ابزارهای تحلیلی سنتی جنبه دیداری و چشمی دارند و معامله گر باید به طور پیوسته آن را مراقبت و پیگیری کند و قیمت دقیق و معلومی نمی‌تواند به معامله گر ارائه دهد. برای مثال شکسته شدن خط روند کمک خواهد کرد که تغییر انتظارات بازار را درک کند، اما معامله گر به قیمت مشخصی که بتواند تأیید یا نقص روند جاری را با آن بسنجد، توسط این روش دست نمی‌یابد.

وفور ابزارها و مباحث
پیدایش و تکامل نسبی نظریه داو دو جنبه مهم را برای سرمایه گذاران روشن ساخت. نخست آنها را بر اساس تحلیل روند و دیگر روابط و اصول، قادر به پیش بینی آینده کرد. دوم مباحثی در زمینه چگونگی حرکت قیمت، روانشناسی بازار و شکل گیری روندهای کوچک و بزرگ مطرح شد که شناختی عمومی از رفتار طبیعی بازار و قیمت بوجود آورد. سیر تاریخی نشان می‌دهد که با گذشت زمان تنها ابزارهای بیشتری معرفی گردید و دامنه تکنیک‌ها و ابزارها به قدری گسترده شد که نمی‌توانست همه آنها عملاً کاربردی برای معامله گران داشته باشد. از دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ روابط ریاضی و نماگرهای تکنیکی گسترش بیشتری پیدا کرد و می‌توان گفت ارائه الگوهای معاملاتی و نماگرهای هشدار دهنده خرید و فروش تا حد زیادی مسیر تکامل نظریه داو را منحرف ساخت.

اکثر الگوها در عمل یک چیز را می‌گویند
نکته‌ای که در تحلیل تکنیکی کلاسیک دیده می‌شود، انبوهی از ابزارهایی است که از زوایای مختلف، اما شبیه به هم قصد دارند آینده قیمت را پیش بینی کنند. به طور نمونه الگوهای شمعی تفاوت چندان عمیقی با تحلیل روند در نمودارهای خطی ندارد و تنها زوایای نگاه در آنها متفاوت است. حتی برخی از الگوهای قیمت تنها از لحاظ نامگذاری با یکدیگر تفاوت دارند، اما در عمل یک چیز را می‌گویند. این که چگونه این همه تکنیک، اطلاعات و اصول را در کنار یکدیگر برای تشخیص و پیش بینی آینده بکار گیریم، از همه مهمتر است.

تکیه بر روی استراتژی‌های ایستای خرید و فروش، هدف تحلیل‌های فنی نیست
امروز به نظر می‌رسد تا حد زیادی جنبه تحلیل نمودارهای قیمت، جای خود را به استفاده از ابزارهای خشک فنی داده و برخی معامله گران در دنیای تکنیک‌ها و ابزارهای فنی به قدری غرق شده‌اند، که موضوع و هدف اصلی را فراموش کرده‌اند. ساخت استراتژی‌های ایستای خرید و فروش و تکیه بر انجام دادوستدهای خودکار نمونه‌ای از تلاش‌های فنی و تکنیکی است که معامله گران بسیاری را به خود مشغول ساخته‌است.

برخی سرمایه گذاران، قوت تحلیل تکنیکی را تنها در ابزارهایی می‌دانند که بتواند نقاط خرید و فروش را هشدار دهد و برخی تصور می‌کنند، ابزارهای تکنیکی ناکارآمد است و تنها به سطوح حمایت یا مقاومت برای تعیین نقاط خرید یا فروش علاقه نشان می‌دهند. به جای استفاده از ابزارهای گمراه کننده و هشدارهای دیرهنگام بهتر است جنبه‌های تحلیلی را تقویت کنیم و کمتر بخواهیم تنها با استفاده از یک یا ترکیبی از چند تکنیک مخصوص نشانه‌ای را برای معامله دریافت کنیم.

الگوهای قیمت تعریف مشخص و قاعده مندی ندارند
یکی دیگر از نقاط ضعف تحلیل تکنیکی کلاسیک، نبود تعریف مشخص و قاعده مند در مورد الگوهای قیمت است. در مورد آرایش‌های قیمت نظیر سر و شانه یا دو کف، قاعده مشخص و دقیقی ارائه نشده‌است و بین تحلیل گران از نظر تشخیص یا نقض الگو اختلاف عقیده پیش می‌آید، زیرا تعریف دقیقی برای آن پیاده‌سازی نشده‌است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
mohadese najafi |   1396/03/11 12:22:40   |
0     0
سایر معایبی که در تحلیل تکنیکی وجود دارد عبارتند از:
•تمایل تحلیل گرها (جهت گیری)
•امکان تفاسیر
•عملکرد دیر هنگام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صدیقه نیک روش |   1396/03/31 22:59:04   |
0     0
در شرایطی می توان از تحلیل تکنیکی بهره جست که مفروضات آن رعایت شده باشد، در غیر این صورت امکان اشتباه در تحلیل تکنیکی وجود خداهد داشت.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد احمدی |   1396/04/01 19:43:47   |
0     0
ℳσみムℳℳムの:
معایب تحلیل تکنیکال چیست؟

- تمایل تحلیلگر: همانند تحلیل بنیادی، روش تحلیل فنی ذهنی بوده و علایق و سلایق شخصی تحلیلگر تاثیرگذار است. در نظر داشتن این مطلب در هنگام تحلیل یک نمودار مهم است. اگر تحلیلگر روی سهمی خاص تعصب داشته باشد کل تحلیل وی تحت تاثیر این اعمال سلیقه قرار خواهد گرفت و باید این نکته را در نظر داشت همچنین چنانچه تحلیلگر نسبت به یک سهم بدبین باشد نتیجه تحلیل احتمالاً انتظار روند نزولی برای آن سهم خواهد بود.

- امکان تفاسیر مختلف : علاوه بر موضوع تمایلات شخصی تحلیلگر، باید این واقعیت را پذیرفت که تحلیل فنی را میتوان به روشه ای مختلف تفسیر نمود. علیرغم اینکه استانداردهایی وجود دارد ولی خیلی وقتها دو تحلیلگر با نگاه به یک
نمودار به دو دیدگاه متفاوت و جهت گیری مخالفی میرسند هر دو نیز میتوانند دلایل منطقی بیاورند و بر سر تحلیلشان اصرارکنند و دلایلی مبنی بر درست بودن تحلیلشان ارایه دهند. در حالیکه این موضوع می تواند ناامید کننده باشد، بنظر میرسد تحلیل فنی تا اندازه ای مثل علم اقتصاد بیشتر شبیه هنر است تا علم. اینکه نیمه پر یا خالی لیوان را ببینیم بستگی به نظر بیننده دارد.

- عملکرد دیر هنگام : روش فنی بخاطر عکس العمل دیر هنگام معمولا مورد انتقاد قرار میگیرد. وقتی که روند (صعودی یا نزولی) قیمت شناسایی میشود میزان زیادی از تغییرات قیمت اتفاق افتاده است. بعد از این میزان تغییرات زیاد میزان سود به نسبت ریسک خیلی بالا نیست. عملکرد دیر هنگام یکی از انتقاداتی است که به تئوری داو وارد شده است. معمولاً در هر زمان روندهای خوب دیگری هم هستند: حتی پس از آنکه یک روند قیمت جدید (صعودی یا نزولی) شناسایی شد همیشه یک روند قیمت مهم دیگر هم براحتی در دسترس وجود دارد. کارشناسان معمولاً متهم میشوند به اینکه روی خط میانه حرکت میکنند و یک موضع گیری مشخص ندارند. حتی اگر تحلیلگر بر سهمی بسیار مصر باشد، باز هم سهم دیگری که نظرشان را جلب و ارضا کند، وجود دارد.

- پشیمانی بازار و سرمایه گذاران : تمامی الگوها و علایم خرید و فروش با روش فنی همیشه درست از آب در نمی آید. زمانی که به مطالعه روش فنی میپردازید دست آخر به یک مجموعه شاخص ها و الگوهای نموداری میرسید که باید با یکسری قوانین هماهنگ شوند به عنوان مثال چنانچه الگوی نوسانات قیمت یک سهم از نوع "سر و شانه " باشد. در این الگو مطابق شکل زیر نوسانات گذشته قیمت سهم به گونه ای است که پس از یک روند افزایشی و رسیدن به نقطه اوج نخست یا اصطلاحاً شانه چپ  ، سپس قیمت سهم با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر نخست سقوط می نماید. پس از آن قیمت سهم برای بار دوم روند صعودی به خود گرفته و تا نقطه اوج دوم یا اصطلاحاً سر رشد می نماید. این نقطه از نقطه اوج اول بالاتر بوده لیکن پس از آن دوباره سهم با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر دوم کاهش می یابد. مجدداً سهم برای سومین بار تا نقطه اوج جدیدی موسوم به شانه راست که تا اندازه زیادی به شانه چپ شبیه است رشد نموده و دوباره روند نزولی آن آغاز میشود. از به هم وصل کردن نقاط قعر اول و دوم خطی موسوم به "خط گردن "بدست می آید که میتواند در تشخیص زمان مناسب برای فروش راه گشا باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه محمدنیا |   1396/04/03 13:59:11   |
0     0
سایر معایبی که در تحلیل تکنیکی وجود دارد عبارتند از:
تمایل تحلیل گرها (جهت گیری)
امکان تفاسیر
عملکرد دیر هنگام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مهدیه محمدنیا |   1396/04/03 14:00:42   |
0     0
اولین فرض تحلیل تکنیکی این است که قیمت معرف همه اطلاعات است، یعنی فرض براین است که بازار کارا است. براساس این فرضیه تمامی اطلاعات در مورد یک شرکت بلافاصله در قیمت جاری سهام آن شرکت منعکس می شود و در این نوع بازار نمی توان از اطلاعات یا روند گذشته قیمت سهام برای انتخاب سهمی با نرخ بازده بسیار بالا در آینده استفلده کرده، در واقع در بازار کارا اطلاعات نهایی در مورد سهام وجود ندارد.
یک تحلیل گر تکنیکی در ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت سهام تاثیر بگذارد، اعم از عوامل سیاسی، اقتصادی و غیره در قیمت یک سهم لحاظ شده است. لذا تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که چارتیست به آن نیازمند است، اما وجود اطلاعات نهایی این باور را شبه ناک کرده و فرضیه اول را زیر سئوال می برد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
محمد حیدر دهقان |   1396/04/04 18:18:05   |
0     0
دیگر آنچه عرضه و تقاضا را تغییر می دهد، برآیند تغییرات بنیادی و مربوط به اقتصاد بازار است، اما متاسفانه دیده می شود که گاهی تغییرات سهام شرکت ها نه بصورت حقیقی بلکه به صورت مجازی و بر اثر شایعات یا سفته بازی عده ای از معامله گران صورت می پذیرد که هیچ توجیه بنیادی ندارد، در این صورت علاوه بر نقض فرضیه دوم، فرضیه سوم نیز خدشه دار می شود زیرا زمانی فرضیه سوم می تواند ملاک واقع شود که دو فرضیه دیگر رعایت شده باشند، در غیر این صورت چرایی تغییرات قیمت نیز اهمیت پیدا می کند، زیرا اگر تغییرات قیمت بصورت مجازی صورت گرفته باشد، اصول تکنیکی رعایت نشده و در نهایت سبب گمراهی و اشتباه تحلیل گر می شود
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسین محمدیان |   1396/04/09 16:33:31   |
2     0
معایب تحلیل تکنیکی را نام ببرید ؟ 1 - بازار کارا 2- تغییرات قیمت کاملا تصادفی نیست، ی 3- تمایل تحلیل گرها (جهت گیری) 4 - امکان تفاسیر 5 - عملکرد دیر هنگام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/09 17:14:13   |
0     0
تمایل تحلیل گر :

همانند تحلیل فاندیمنتال ، تحلیل تکنیکال ذهنی بوده و علایق و سلایق شخصی تحلیل گر در آنالیز تاثیر گذار است . در نظر داشتن این مطلب در هنگام آنالیز یک چارت ( نمودار ) مهم است . اگر تحلیل گر روی سهمی خاص تعصب داشته باشد کل تحلیل وی تحت تاثیر این اعمال سلیقه قرار خواهد گرفت و باید این نکته را در نظر داشت همچنین چنانچه تحلیل گر نسبت به یک سهم بدبین باشد نتیجه تحلیل احتمالا انتظار روند نزولی برای آن سهم خواهد بود .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
علیرضا حاتمی |   1396/04/09 17:15:01   |
0     0
امکان تفاسیر مختلف :

علاوه بر موضوع تمایلات شخصی تحلیلگر، باید این واقعیت را پذیرفت که تحلیل تکنیکال را می توان به روش های مختلف تفسیر نمود . علی رغم اینکه استانداردهایی وجود دارد ولی خیلی وقتها دو تحلیل گر با نگاه به یک نموداربه دو دیدگاه متفاوت و جهت گیری مخالفی میرسند ! هر دو نیز میتوانند دلایل منطقی بیاورند و بر سر تحلیلشان اصرار کنند و دلایلی مبنی بر درست بودن تحلیلشان ارایه دهند . در حالیکه این موضوع میتواند نا امیدکننده باشد ،‌ بنظر میرسد تحلیل تکنیکال تا اندازه ای مثل علم اقتصاد بیشتر شبیه هنر است تا علم. اینکه نیمه پر یا خالی لیوان را ببینیم بستگی به نظر بیننده دارد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
kamal fazeli |   1396/09/10 23:30:24   |
0     0
ﻣﻌﺎﯾﺐ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ

۱- ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﺋﯽ ﺑﺮای ارزﺷﮕﺬاری ﺑﺮ ﺳﻬﺎم ﺗﺎزه وارد : از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻌﺎﯾﺐ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ دﺷﻮاری در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎی ﻧﺮم اﻓﺰاری ﺟﻬﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم اﺷﺎره ﮐﺮد.ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل در ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﻬﺎم ﺟﺪﯾﺪ اﻟﻮرود )ﺗﺎزه ﻋﺮﺿﻪ ﺷﺪه( ﺑﺪﻟﯿﻞ ﻋﺪم وﺟﻮد اﻃﻼﻋﺎت ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﺗﻮان اﺳﺖ.

۲- ﺗﻤﺎﯾﻼت و ﺳﻼﯾﻖ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ : ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﻨﯿﺎدی ، ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ذﻫﻨﯽ ﺑﻮده و ﻋﻼﯾﻖ و ﺳﻼﯾﻖ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ در آﻧﺎﻟﯿﺰ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬار اﺳﺖ . در ﻧﻈﺮ داﺷﺘﻦ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ در ﻫﻨﮕﺎم آﻧﺎﻟﯿﺰ ﯾﮑﻨﻤﻮدار ﻣﻬﻢ اﺳﺖ . اﮔﺮ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ روی ﺳﻬﻤﯽ ﺧﺎص ﺗﻌﺼﺐ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻞ ﺗﺤﻠﯿﻞ وی ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ اﯾﻦ اﻋﻤﺎل ﺳﻠﯿﻘﻪ ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ و ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ را در ﻧﻈﺮ داﺷﺖ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﺑﺪﺑﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ اﺣﺘﻤﺎﻻ اﻧﺘﻈﺎر روﻧﺪ ﻧﺰوﻟﯽ ﺑﺮای آن ﺳﻬﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد

۳- اﻣﮑﺎن ﺗﻔﺎﺳﯿﺮ ﻣﺨﺘﻠﻒ: ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﻤﺎﯾﻼت ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ، ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ را ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل را ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ روش ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻧﻤﻮد ﻋﻠﯽ رﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎﯾﯽ وﺟﻮد دارد وﻟﯽ ﺧﯿﻠﯽ وﻗﺘﻬﺎ دو ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﺑﻪ ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺑﻪ دو دﯾﺪﮔﺎه ﻣﺘﻔﺎوت و ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺨﺎﻟﻔﯽ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ ! ﻫﺮ دو ﻧﯿﺰ ﻣﯿﺘﻮاﻧﻨﺪ دﻻﯾﻞ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﯿﺎورﻧﺪ و ﺑﺮ ﺳﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﺸﺎن اﺻﺮار ﮐﻨﻨﺪ و دﻻﯾﻠﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ درﺳﺖ ﺑﻮدن ﺗﺤﻠﯿﻠﺸﺎن اراﯾﻪ دﻫﻨﺪ . در ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﻧﺎ اﻣﯿﺪﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻨﻈﺮ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﺗﺎ اﻧﺪازه ای ﻣﺜﻞ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻨﺮ اﺳﺖ ﺗﺎ ﻋﻠﻢ. اﯾﻨﮑﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﯾﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﻟﯿﻮان را ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﻨﻨﺪه دارد

۴- ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﺑﺎزار و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران : ﺗﻤﺎﻣﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﻋﻼﯾﻢ ﺧﺮﯾﺪ و ﻓﺮوش ﺑﺎ روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻫﻤﯿﺸﻪ درﺳﺖ از آب در ﻧﻤﯽ آﯾﺪ .زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽ ﭘﺮدازﯾﺪ دﺳﺖ آﺧﺮ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺷﺎﺧﺼﻬﺎ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﭼﺎرﺗﯽ ﻣﯿﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﯾﮑﺴﺮی ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﻮﻧﺪ .ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺻﺪق ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی دﯾﮕﺮ ﻣﺜﻞ ﺣﺠﻢ و ارزش ﻣﻌﺎﻣﻼت ﻗﺮار ﺑﮕﯿﺮد. ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ۵۰ روزه ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻧﻘﺎط ﺣﻤﺎﯾﺖ / ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎﻧﮏ ﭘﺎرﺳﯿﺎن ﺑﺴﯿﺎر ﺧﻮب ﮐﺎر ﮐﻨﺪ وﻟﯽ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ۷۰ روزه ﺑﺮای ﺳﻬﻢ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﻠﺖ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﺎر ﮐﻨﺪ . درﺳﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ از ﻣﺒﺎﻧﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﮐﻠﯿﺖ دارﻧﺪ، ﺳﻬﺎم ﻫﺮ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺸﺨﺼﺎت و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺧﺎص ﺧﻮد را داراﺳﺖ . ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ اﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﺮای ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﮐﺎر ﮐﻨﺪ و ﺑﺮای دﯾﮕﺮی ﻣﻮﺛﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسین روضه یزدی |   1396/10/01 11:57:02   |
0     0
بازار کارا، چیست ؟
بازاری است که بازتاب‌دهنده آن اطلاعاتی است که در بازار موجود است و راهنمای سرمایه‌گذاران است. مفهوم بازار کارا بر این فرض استوار است که سرمایه‌گذاران در تصمیمات خرید و فروش خود تمامی اطلاعات مربوط را در قیمت سهام لحاظ خواهند کرد و قیمت سهام شاخص خوبی برای تعیین ارزش سرمایه‌گذاری است.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسین روضه یزدی |   1396/10/01 11:59:36   |
0     0
معایب تحلیل تکنیکی را نام ببرید ؟
1 - بازار کارا 2- تغییرات قیمت کاملا تصادفی نیست، ی 3- تمایل تحلیل گرها (جهت گیری) 4 - امکان تفاسیر 5 - عملکرد دیر هنگام
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
حسین روضه یزدی |   1396/10/01 12:02:09   |
0     0
تحلیل تکنیکی را توضیح دهید ؟
همان تحلیل فنی است این نوع تحلیل با استفاده از «مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته و تعیین قیمت و روند آینده سهم» صورت می‌پذیرد. تغییرات قیمت سهم با استفاده از پیشینه تاریخی و نمودار توسط تحلیل گر تکنیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. این روش بیشتر مورد استفاده سفته‌بازان قرار می‌گیرد و بدین صورت قصد دارند تا بازده مورد نظر خود را در هنگام بالا رفتن قیمت سهم افزایش دهند. در واقع سرمایه گذاران با دیدگاه کوتاه مدت از این روش بهره می‌جویند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
کیمیا |   1396/10/02 12:45:18   |
0     0
ولین فرض تحلیل تکنیکی این است که قیمت معرف همه اطلاعات است، یعنی فرض براین است که بازار کارا است. براساس این فرضیه تمامی اطلاعات در مورد یک شرکت بلافاصله در قیمت جاری سهام آن شرکت منعکس می شود و در این نوع بازار نمی توان از اطلاعات یا روند گذشته قیمت سهام برای انتخاب سهمی با نرخ بازده بسیار بالا در آینده استفلده کرده، در واقع در بازار کارا اطلاعات نهایی در مورد سهام وجود ندارد.
یک تحلیل گر تکنیکی در ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت سهام تاثیر بگذارد، اعم از عوامل سیاسی، اقتصادی و غیره در قیمت یک سهم لحاظ شده است. لذا تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که چارتیست به آن نیازمند است، اما وجود اطلاعات نهایی این باور را شبه ناک کرده و فرضیه اول را زیر سئوال می برد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
zahra nematollahi |   1396/10/09 10:57:29   |
0     0
معایب تحلیل تکنیکال
- سیگنال ضدونقیض
استفاده از تعداد زیاد اندیکاتور و سایر عوامل می‌تواند باعث مشاهده سیگنال‌های متفاوت و سردرگمی در سرمایه‌گذار شود.
- ریسک نادیده گرفتن فاکتورهای بنیادی
تحلیل تکنیکال، فاکتورهای زیرین بنیادی یک شرکت را در بر نمی‌گیرد. این مورد در بلندمدت می‌تواند باعث ریسک بیشتر شود.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
zahra nematollahi |   1396/10/09 11:01:47   |
0     0
مزایای تحلیل تکنیکال
- اطلاع از حجم عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضاست که بازار را بالا و پایین ‌می‌برد. به این ترتیب از این حجم می‌توان درباره تمایل سرمایه‌گذاران و معامله‌گران اطلاعات خوبی کسب کرد.
شما می‌توانید تشخیص دهید بازار بطور کلی چگونه است. حجم بالای تقاضا اغلب باعث افزایش قیمت می‌شود و عرضه با حجم بالا، قیمت‌ها را کاهش می‌دهد.
- تشخیص زمان خروج و ورود
با تحلیل تکنیکال می‌توانید زمان مناسب ورود و خروج به بازار را بدست آورید.
- ارائه اطلاعات بدون تاخیر
قیمت‌ها همه چیز را در خود دارند و همه اطلاعاتی که درباره سهم وجود دارد را منعکس می‌کنند. قیمت‌ها کاهش یا افزایش می‌یابند اما در نهایت، قیمت فعلی سهم یک نقطه تعادل برای کلیه اطلاعاتی است که در دست معامله‌گران و سرمایه‌گذاران قرار گرفته است.
- تصمیم گیری براساس الگوها
شما می‌توانید از الگوهای قیمتی به عنوان راهنما برای زمان مناسب خرید و فروش استفاده کنید
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
sudabe bakhshi |   1396/10/09 21:57:56   |
0     0
معایب تحلیل تکنیکال چیست؟

- تمایل تحلیلگر: همانند تحلیل بنیادی، روش تحلیل فنی ذهنی بوده و علایق و سلایق شخصی تحلیلگر تاثیرگذار است. در نظر داشتن این مطلب در هنگام تحلیل یک نمودار مهم است. اگر تحلیلگر روی سهمی خاص تعصب داشته باشد کل تحلیل وی تحت تاثیر این اعمال سلیقه قرار خواهد گرفت و باید این نکته را در نظر داشت همچنین چنانچه تحلیلگر نسبت به یک سهم بدبین باشد نتیجه تحلیل احتمالاً انتظار روند نزولی برای آن سهم خواهد بود.

- امکان تفاسیر مختلف : علاوه بر موضوع تمایلات شخصی تحلیلگر، باید این واقعیت را پذیرفت که تحلیل فنی را میتوان به روشه ای مختلف تفسیر نمود. علیرغم اینکه استانداردهایی وجود دارد ولی خیلی وقتها دو تحلیلگر با نگاه به یک
نمودار به دو دیدگاه متفاوت و جهت گیری مخالفی میرسند هر دو نیز میتوانند دلایل منطقی بیاورند و بر سر تحلیلشان اصرارکنند و دلایلی مبنی بر درست بودن تحلیلشان ارایه دهند. در حالیکه این موضوع می تواند ناامید کننده باشد، بنظر میرسد تحلیل فنی تا اندازه ای مثل علم اقتصاد بیشتر شبیه هنر است تا علم. اینکه نیمه پر یا خالی لیوان را ببینیم بستگی به نظر بیننده دارد.

- عملکرد دیر هنگام : روش فنی بخاطر عکس العمل دیر هنگام معمولا مورد انتقاد قرار میگیرد. وقتی که روند (صعودی یا نزولی) قیمت شناسایی میشود میزان زیادی از تغییرات قیمت اتفاق افتاده است. بعد از این میزان تغییرات زیاد میزان سود به نسبت ریسک خیلی بالا نیست. عملکرد دیر هنگام یکی از انتقاداتی است که به تئوری داو وارد شده است. معمولاً در هر زمان روندهای خوب دیگری هم هستند: حتی پس از آنکه یک روند قیمت جدید (صعودی یا نزولی) شناسایی شد همیشه یک روند قیمت مهم دیگر هم براحتی در دسترس وجود دارد. کارشناسان معمولاً متهم میشوند به اینکه روی خط میانه حرکت میکنند و یک موضع گیری مشخص ندارند. حتی اگر تحلیلگر بر سهمی بسیار مصر باشد، باز هم سهم دیگری که نظرشان را جلب و ارضا کند، وجود دارد.

- پشیمانی بازار و سرمایه گذاران : تمامی الگوها و علایم خرید و فروش با روش فنی همیشه درست از آب در نمی آید. زمانی که به مطالعه روش فنی میپردازید دست آخر به یک مجموعه شاخص ها و الگوهای نموداری میرسید که باید با یکسری قوانین هماهنگ شوند به عنوان مثال چنانچه الگوی نوسانات قیمت یک سهم از نوع "سر و شانه " باشد. در این الگو مطابق شکل زیر نوسانات گذشته قیمت سهم به گونه ای است که پس از یک روند افزایشی و رسیدن به نقطه اوج نخست یا اصطلاحاً شانه چپ ، سپس قیمت سهم با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر نخست سقوط می نماید. پس از آن قیمت سهم برای بار دوم روند صعودی به خود گرفته و تا نقطه اوج دوم یا اصطلاحاً سر رشد می نماید. این نقطه از نقطه اوج اول بالاتر بوده لیکن پس از آن دوباره سهم با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر دوم کاهش می یابد. مجدداً سهم برای سومین بار تا نقطه اوج جدیدی موسوم به شانه راست که تا اندازه زیادی به شانه چپ شبیه است رشد نموده و دوباره روند نزولی آن آغاز میشود. از به هم وصل کردن نقاط قعر اول و دوم خطی موسوم به "خط گردن "بدست می آید که میتواند در تشخیص زمان مناسب برای فروش راه گشا باشد.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
Maryammojtahedzadah |   1396/10/19 14:13:38   |
0     0
۳- اﻣﮑﺎن ﺗﻔﺎﺳﯿﺮ ﻣﺨﺘﻠﻒ: ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﻤﺎﯾﻼت ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ، ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ را ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل را ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ روش ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻧﻤﻮد ﻋﻠﯽ رﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎﯾﯽ وﺟﻮد دارد وﻟﯽ ﺧﯿﻠﯽ وﻗﺘﻬﺎ دو ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﺑﻪ ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺑﻪ دو دﯾﺪﮔﺎه ﻣﺘﻔﺎوت و ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺨﺎﻟﻔﯽ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ ! ﻫﺮ دو ﻧﯿﺰ ﻣﯿﺘﻮاﻧﻨﺪ دﻻﯾﻞ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﯿﺎورﻧﺪ و ﺑﺮ ﺳﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﺸﺎن اﺻﺮار ﮐﻨﻨﺪ و دﻻﯾﻠﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ درﺳﺖ ﺑﻮدن ﺗﺤﻠﯿﻠﺸﺎن اراﯾﻪ دﻫﻨﺪ . در ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﻧﺎ اﻣﯿﺪﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻨﻈﺮ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﺗﺎ اﻧﺪازه ای ﻣﺜﻞ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻨﺮ اﺳﺖ ﺗﺎ ﻋﻠﻢ. اﯾﻨﮑﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﯾﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﻟﯿﻮان را ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﻨﻨﺪه دارد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مجتبی یزدانی |   1396/10/21 10:34:54   |
0     0
معایب تحلیل تکنیکال چیست؟

- تمایل تحلیلگر: همانند تحلیل بنیادی، روش تحلیل فنی ذهنی بوده و علایق و سلایق شخصی تحلیلگر تاثیرگذار است. در نظر داشتن این مطلب در هنگام تحلیل یک نمودار مهم است. اگر تحلیلگر روی سهمی خاص تعصب داشته باشد کل تحلیل وی تحت تاثیر این اعمال سلیقه قرار خواهد گرفت و باید این نکته را در نظر داشت همچنین چنانچه تحلیلگر نسبت به یک سهم بدبین باشد نتیجه تحلیل احتمالاً انتظار روند نزولی برای آن سهم خواهد بود.

- امکان تفاسیر مختلف : علاوه بر موضوع تمایلات شخصی تحلیلگر، باید این واقعیت را پذیرفت که تحلیل فنی را میتوان به روشه ای مختلف تفسیر نمود. علیرغم اینکه استانداردهایی وجود دارد ولی خیلی وقتها دو تحلیلگر با نگاه به یک
نمودار به دو دیدگاه متفاوت و جهت گیری مخالفی میرسند هر دو نیز میتوانند دلایل منطقی بیاورند و بر سر تحلیلشان اصرارکنند و دلایلی مبنی بر درست بودن تحلیلشان ارایه دهند. در حالیکه این موضوع می تواند ناامید کننده باشد، بنظر میرسد تحلیل فنی تا اندازه ای مثل علم اقتصاد بیشتر شبیه هنر است تا علم. اینکه نیمه پر یا خالی لیوان را ببینیم بستگی به نظر بیننده دارد.





- عملکرد دیر هنگام : روش فنی بخاطر عکس العمل دیر هنگام معمولا مورد انتقاد قرار میگیرد. وقتی که روند (صعودی یا نزولی) قیمت شناسایی میشود میزان زیادی از تغییرات قیمت اتفاق افتاده است. بعد از این میزان تغییرات زیاد میزان سود به نسبت ریسک خیلی بالا نیست. عملکرد دیر هنگام یکی از انتقاداتی است که به تئوری داو وارد شده است. معمولاً در هر زمان روندهای خوب دیگری هم هستند: حتی پس از آنکه یک روند قیمت جدید (صعودی یا نزولی) شناسایی شد همیشه یک روند قیمت مهم دیگر هم براحتی در دسترس وجود دارد. کارشناسان معمولاً متهم میشوند به اینکه روی خط میانه حرکت میکنند و یک موضع گیری مشخص ندارند. حتی اگر تحلیلگر بر سهمی بسیار مصر باشد، باز هم سهم دیگری که نظرشان را جلب و ارضا کند، وجود دارد.

- پشیمانی بازار و سرمایه گذاران : تمامی الگوها و علایم خرید و فروش با روش فنی همیشه درست از آب در نمی آید. زمانی که به مطالعه روش فنی میپردازید دست آخر به یک مجموعه شاخص ها و الگوهای نموداری میرسید که باید با یکسری قوانین هماهنگ شوند به عنوان مثال چنانچه الگوی نوسانات قیمت یک سهم از نوع "سر و شانه " باشد. در این الگو مطابق شکل زیر نوسانات گذشته قیمت سهم به گونه ای است که پس از یک روند افزایشی و رسیدن به نقطه اوج نخست یا اصطلاحاً شانه چپ ، سپس قیمت سهم با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر نخست سقوط می نماید. پس از آن قیمت سهم برای بار دوم روند صعودی به خود گرفته و تا نقطه اوج دوم یا اصطلاحاً سر رشد می نماید. این نقطه از نقطه اوج اول بالاتر بوده لیکن پس از آن دوباره سهم با روند نزولی مواجه شده و تا نقطه قعر دوم کاهش می یابد. مجدداً سهم برای سومین بار تا نقطه اوج جدیدی موسوم به شانه راست که تا اندازه زیادی به شانه چپ شبیه است رشد نموده و دوباره روند نزولی آن آغاز میشود. از به هم وصل کردن نقاط قعر اول و دوم خطی موسوم به "خط گردن "بدست می آید که میتواند در تشخیص زمان مناسب برای فروش راه گشا باشد
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
مجتبی یزدانی |   1396/10/21 10:37:21   |
0     0
همانند تحلیل فاندیمنتال ، تحلیل تکنیکال ذهنی بوده و علایق و سلایق شخصی تحلیل گر در آنالیز تاثیر گذار است .
در نظر داشتن این مطلب در هنگام آنالیز یک چارت ( نمودار ) مهم است . اگر تحلیل گر روی سهمی خاص تعصب داشته باشد کل تحلیل وی تحت تاثیر این اعمال سلیقه قرار خواهد گرفت و باید این نکته را در نظر داشت همچنین چنانچه تحلیل گر نسبت به یک سهم بدبین باشد نتیجه تحلیل احتمالا انتظار روند نزولی برای آن سهم خواهد بود .
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
ریحانه ابویی مهریزی |   1396/10/22 04:58:57   |
0     0
معایب و مزایای تحلیل تکنیکال
مزایای تحلیل تکنیکال
۱- اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ روش در ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﻤﻮدارﻫﺎ : ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در ﺗﻤﺎم ﺑﺎزارﻫﺎ و روی ﺗﻤﺎم ﭼﺎرﺗﻬﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ ) ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻓﻠﺰات ﭘﺎﯾﻪ، ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﻏﺬاﯾﯽ و ﺷﺎﺧﺼﻬﺎی ﺳﻬﺎم ( و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط ﻗﻮت اﯾﻦ ﻧﻮع ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. درﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﻓﺎﻧﺪاﻣﻨﺘﺎل ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﻃﻼﻋﺎت و ﺻﻮرﺗﻬﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﺧﻮد در ﺑﺎزار ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و اﯾﻦ ﻧﺎﺷﯽ از ﺣﺠﻢ زﯾﺎد اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.

۲- ﺗﻤﺮﮐﺰ روی ﻗﯿﻤﺖ : اﮔﺮ ﻫﺪف ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻗﯿﻤﺖ آﯾﻨﺪه اﺳﺖ ، ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﺷﺪن روی ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ ﻣﻨﻄﻘﯽ اﺳﺖ. ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﺮ روش ﺑﻨﯿﺎدی ﭘﯿﺸﯽ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺑﻄﻮر اﺗﻮﻣﺎﺗﯿﮏ ﺑﻪ آﯾﻨﺪه ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ. ﺑﺎزار ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮏ ﺷﺎﺧﺺ رﻫﺒﺮ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد و ﻣﯿﺘﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ۶ ﺗﺎ ۹ ﻣﺎه آﯾﻨﺪه را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﺑﺮای ﻫﻤﺮاﻫﯽ ﺑﺎ ﺑﺎزار ﻻزم اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ را ﺑﻄﻮر دﻗﯿﻖ زﯾﺮ ﻧﻈﺮ داﺷﺖ.راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻫﺎ و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻗﺒﻞ از ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﻬﻢ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ. ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﻪ دوره ﻫﺎی ﺧﺮﯾﺪ در ﮐﻒ ﺑﻌﻨﻮان ﮔﻮاﻫﯽ ﺑﺮ ﺗﺮﻗﯽ ﻗﺮﯾﺐ اﻟﻮﻗﻮع ﺳﻬﻢ ﻧﮕﺎه ﮐﺮده و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ دوره ﻫﺎی ﻓﺮوش در ﺳﻘﻒ را ﺑﻌﻨﻮان ﺷﺎﻫﺪی ﺑﺮای ﯾﮏ دوره رﮐﻮد در ﺷﺮف وﻗﻮع در ﻧﻈﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮد.

۳- ﺣﻤﺎﯾﺖ / ﻣﻘﺎوﻣﺖ :آﻧﺎﻟﯿﺰ اوﻟﯿﻪ و ﺳﺎده ﻧﻤﻮدار ﻫﺎی ﻗﯿﻤﺖ ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ در ﺗﺸﺨﯿﺺ درﺟﻪ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﯾﺎ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻣﻔﯿﺪ ﺑﺎﺷﺪ . اﯾﻦ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺗﻮﺳﻂ دوره ﻫﺎی ﺗﺮاﮐﻢ ﻣﺤﺪوده داد و ﺳﺘﺪ ( ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺎ در ﯾﮏ ﻣﺤﺪوده ﻣﺸﺨﺺ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﮔﻮﯾﺎی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﻮای ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻋﺮﺿﻪ و ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺎدل رﺳﯿﺪه اﻧﺪ و داد و ﺳﺘﺪ ﺑﻪ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ رﺳﯿﺪه اﺳﺖ.وﻗﺘﯽ ﻗﯿﻤﺖ از اﯾﻦ ﻣﺤﺪوده ﺧﺎرج ﻣﯿﺸﻮد ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﯾﺎ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺷﺮوع ﺑﻪ رﺷﺪ ﮐﺮده و ﺑﺮ دﯾﮕﺮی ﻓﺎﺋﻖ آﻣﺪه اﺳﺖ اﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺎﻻﺗﺮاز ﺣﺪ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﻣﺤﺪوده ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺮود ﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺮﻧﺪه ﺷﺪه و اﮔﺮ از ﺣﺪ ﭘﺎﯾﯿﻨﯽ ﺧﺎرج ﺷﻮد ﻋﺮﺿﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ

۴- ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺼﻮرت ﺗﺼﻮﯾﺮی : ﺣﺘﯽ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮان ﺑﻨﯿﺎدی ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ و ﮐﺎرآزﻣﻮده ﻧﯿﺰ ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ، ﺣﺎوی اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻔﯿﺪی اﺳﺖ . ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ، ﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺗﺼﻮﯾﺮی و ﮔﻮﯾﺎ ازروﻧﺪ ﻗﯿﻤﺖ ﺳﻬﺎم آن ﺷﺮﮐﺖ در ﻃﻮل ﯾﮏ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ . ﻧﻤﻮدار ﺑﺴﯿﺎر ﮔﻮﯾﺎﺗﺮ و ﺧﻮاﻧﺎﺗﺮ از ﯾﮏ ﺟﺪول اﻋﺪاد اﺳﺖ . در اﮐﺜﺮ ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺖ ﺳﺘﻮﻧﻬﺎی ﺣﺠﻢ ﻣﻌﺎﻣﻼت در ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﻮدار آورده ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺘﻮان ﺑﺮاﺣﺘﯽ ﻣﻮارد زﯾﺮ را ﺗﺸﺨﯿﺺ داد  واﮐﻨﺸﻬﺎی ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از اﺗﻔﺎﻗﺎت ﻣﻬﻢ
 ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﺣﺎل
 ﺣﺠﻢ و ﻣﺒﻠﻎ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﮔﺬﺷﺘﻪ
 وﺿﻌﯿﺖ ﻧﺴﺒﯽ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﻞ ﺑﺎزار

۵- ﺗﺴﻬﯿﻞ در ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ : ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﮐﻤﮏ زﯾﺎدی در ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮان ، روش ﺑﻨﯿﺎدی را ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺳﻬﺎم ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ ﺧﺮﯾﺪ و روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل را ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ ﺑﮑﺎر ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ . اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﮐﺎﻣﻼ واﺿﺢ اﺳﺖ ﮐﻪ زﻣﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺧﺮﯾﺪ ، ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﻋﻤﻠﮑﺮد دارد . روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ در ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺗﻘﺎﺿﺎ )ﺣﻤﺎﯾﺖ( ﯾﺎ ﻋﺮﺿﻪ )ﻣﻘﺎوﻣﺖ( و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ زﻣﺎن ﺧﺮوج از ﺑﺎزار ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد .ﻣﺸﺨﺼﺎ اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺮای ﺧﺮوج از ﺑﺎزار در ﻧﺮخ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻧﺮخ ﻫﺎی ﻋﺮﺿﻪ ﮔﺴﺘﺮده و ﯾﺎ ﺧﺮﯾﺪ در ﻧﺮخ ﻫﺎﯾﯽ در ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﻧﺮخ ﻫﺎی ﺣﻤﺎﯾﺘﯽ ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎزده را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﺪ
داﻧﺴﺘﻦ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻗﯿﻤﺖ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ . اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺳﻬﻤﯽ را در دو ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻋﺎﻟﯽ ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﮐﺮده اﯾﺪ وﻟﯽ روﻧﺪ ﺳﻬﻢ در اﯾﻦ ﻣﺪت ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻣﻌﻠﻮم ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﺎزار ﺳﻬﺎم ﻧﻈﺮ دﯾﮕﺮی دارد . اﮔﺮ ﺳﻬﻤﯽ ﺑﻪ اﻧﺪازه زﯾﺎدی رﺷﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻮش ﺑﻪ زﻧﮓ ﺑﺮﮔﺸﺖ رو ﺑﻪ ﻋﻘﺐ آن ﺳﻬﻢ ﺑﻮد . ﯾﺎ اﮔﺮ ﺳﻬﻤﯽ از ﺣﺪ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﯿﺸﺘﺮ اﻓﺖ ﻧﻤﻮده ﺷﺎﯾﺪ اﯾﻦ ارزش را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ آن را در اﯾﻦ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺨﺮﯾﺪ و ﻣﻨﺘﻈﺮ روﻧﺪ رو ﺑﻪ رﺷﺪ آن ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ

ﻣﻌﺎﯾﺐ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ
۱- ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﺋﯽ ﺑﺮای ارزﺷﮕﺬاری ﺑﺮ ﺳﻬﺎم ﺗﺎزه وارد : از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻌﺎﯾﺐ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ دﺷﻮاری در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎی ﻧﺮم اﻓﺰاری ﺟﻬﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم اﺷﺎره ﮐﺮد.ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل در ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﻬﺎم ﺟﺪﯾﺪ اﻟﻮرود )ﺗﺎزه ﻋﺮﺿﻪ ﺷﺪه( ﺑﺪﻟﯿﻞ ﻋﺪم وﺟﻮد اﻃﻼﻋﺎت ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﺗﻮان اﺳﺖ.

۲- ﺗﻤﺎﯾﻼت و ﺳﻼﯾﻖ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ : ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﻨﯿﺎدی ، ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ذﻫﻨﯽ ﺑﻮده و ﻋﻼﯾﻖ و ﺳﻼﯾﻖ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ در آﻧﺎﻟﯿﺰ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬار اﺳﺖ . در ﻧﻈﺮ داﺷﺘﻦ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ در ﻫﻨﮕﺎم آﻧﺎﻟﯿﺰ ﯾﮑﻨﻤﻮدار ﻣﻬﻢ اﺳﺖ . اﮔﺮ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ روی ﺳﻬﻤﯽ ﺧﺎص ﺗﻌﺼﺐ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻞ ﺗﺤﻠﯿﻞ وی ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ اﯾﻦ اﻋﻤﺎل ﺳﻠﯿﻘﻪ ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ و ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ را در ﻧﻈﺮ داﺷﺖ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﺑﺪﺑﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ اﺣﺘﻤﺎﻻ اﻧﺘﻈﺎر روﻧﺪ ﻧﺰوﻟﯽ ﺑﺮای آن ﺳﻬﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد

۳- اﻣﮑﺎن ﺗﻔﺎﺳﯿﺮ ﻣﺨﺘﻠﻒ: ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﻤﺎﯾﻼت ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ، ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ را ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل را ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ روش ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻧﻤﻮد ﻋﻠﯽ رﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎﯾﯽ وﺟﻮد دارد وﻟﯽ ﺧﯿﻠﯽ وﻗﺘﻬﺎ دو ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﺑﻪ ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺑﻪ دو دﯾﺪﮔﺎه ﻣﺘﻔﺎوت و ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺨﺎﻟﻔﯽ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ ! ﻫﺮ دو ﻧﯿﺰ ﻣﯿﺘﻮاﻧﻨﺪ دﻻﯾﻞ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﯿﺎورﻧﺪ و ﺑﺮ ﺳﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﺸﺎن اﺻﺮار ﮐﻨﻨﺪ و دﻻﯾﻠﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ درﺳﺖ ﺑﻮدن ﺗﺤﻠﯿﻠﺸﺎن اراﯾﻪ دﻫﻨﺪ . در ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﻧﺎ اﻣﯿﺪﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻨﻈﺮ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﺗﺎ اﻧﺪازه ای ﻣﺜﻞ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻨﺮ اﺳﺖ ﺗﺎ ﻋﻠﻢ. اﯾﻨﮑﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﯾﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﻟﯿﻮان را ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﻨﻨﺪه دارد

۴- ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﺑﺎزار و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران : ﺗﻤﺎﻣﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﻋﻼﯾﻢ ﺧﺮﯾﺪ و ﻓﺮوش ﺑﺎ روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻫﻤﯿﺸﻪ درﺳﺖ از آب در ﻧﻤﯽ آﯾﺪ .زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽ ﭘﺮدازﯾﺪ دﺳﺖ آﺧﺮ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺷﺎﺧﺼﻬﺎ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﭼﺎرﺗﯽ ﻣﯿﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﯾﮑﺴﺮی ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﻮﻧﺪ .ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺻﺪق ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی دﯾﮕﺮ ﻣﺜﻞ ﺣﺠﻢ و ارزش ﻣﻌﺎﻣﻼت ﻗﺮار ﺑﮕﯿﺮد. ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ۵۰ روزه ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻧﻘﺎط ﺣﻤﺎﯾﺖ / ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎﻧﮏ ﭘﺎرﺳﯿﺎن ﺑﺴﯿﺎر ﺧﻮب ﮐﺎر ﮐﻨﺪ وﻟﯽ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ۷۰ روزه ﺑﺮای ﺳﻬﻢ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﻠﺖ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﺎر ﮐﻨﺪ . درﺳﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ از ﻣﺒﺎﻧﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﮐﻠﯿﺖ دارﻧﺪ، ﺳﻬﺎم ﻫﺮ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺸﺨﺼﺎت و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺧﺎص ﺧﻮد را داراﺳﺖ . ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ اﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﺮای ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﮐﺎر ﮐﻨﺪ و ﺑﺮای دﯾﮕﺮی ﻣﻮﺛﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صفیه مزیدی شرف آبادی |   1396/10/30 18:09:29   |
0     0
ﻣﻌﺎﯾﺐ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ

۱- ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﺋﯽ ﺑﺮای ارزﺷﮕﺬاری ﺑﺮ ﺳﻬﺎم ﺗﺎزه وارد : از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻌﺎﯾﺐ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ دﺷﻮاری در ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت و اﯾﺠﺎد زﯾﺮﺳﺎﺧﺘﻬﺎی ﻧﺮم اﻓﺰاری ﺟﻬﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﺎم اﺷﺎره ﮐﺮد.ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل در ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﻬﺎم ﺟﺪﯾﺪ اﻟﻮرود )ﺗﺎزه ﻋﺮﺿﻪ ﺷﺪه( ﺑﺪﻟﯿﻞ ﻋﺪم وﺟﻮد اﻃﻼﻋﺎت ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻗﯿﻤﺘﯽ ﺳﻬﻢ ﻧﺎﺗﻮان اﺳﺖ.

۲- ﺗﻤﺎﯾﻼت و ﺳﻼﯾﻖ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ : ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﻨﯿﺎدی ، ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ذﻫﻨﯽ ﺑﻮده و ﻋﻼﯾﻖ و ﺳﻼﯾﻖ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ در آﻧﺎﻟﯿﺰ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬار اﺳﺖ . در ﻧﻈﺮ داﺷﺘﻦ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ در ﻫﻨﮕﺎم آﻧﺎﻟﯿﺰ ﯾﮑﻨﻤﻮدار ﻣﻬﻢ اﺳﺖ . اﮔﺮ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ روی ﺳﻬﻤﯽ ﺧﺎص ﺗﻌﺼﺐ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻞ ﺗﺤﻠﯿﻞ وی ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ اﯾﻦ اﻋﻤﺎل ﺳﻠﯿﻘﻪ ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ و ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ را در ﻧﻈﺮ داﺷﺖ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﺑﺪﺑﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ اﺣﺘﻤﺎﻻ اﻧﺘﻈﺎر روﻧﺪ ﻧﺰوﻟﯽ ﺑﺮای آن ﺳﻬﻢ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد

۳- اﻣﮑﺎن ﺗﻔﺎﺳﯿﺮ ﻣﺨﺘﻠﻒ: ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﻤﺎﯾﻼت ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ، ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ را ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل را ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ روش ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻧﻤﻮد ﻋﻠﯽ رﻏﻢ اﯾﻨﮑﻪ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎﯾﯽ وﺟﻮد دارد وﻟﯽ ﺧﯿﻠﯽ وﻗﺘﻬﺎ دو ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﺑﻪ ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺑﻪ دو دﯾﺪﮔﺎه ﻣﺘﻔﺎوت و ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺨﺎﻟﻔﯽ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ ! ﻫﺮ دو ﻧﯿﺰ ﻣﯿﺘﻮاﻧﻨﺪ دﻻﯾﻞ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﯿﺎورﻧﺪ و ﺑﺮ ﺳﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﺸﺎن اﺻﺮار ﮐﻨﻨﺪ و دﻻﯾﻠﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ درﺳﺖ ﺑﻮدن ﺗﺤﻠﯿﻠﺸﺎن اراﯾﻪ دﻫﻨﺪ . در ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﻧﺎ اﻣﯿﺪﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎﺷﺪ ، ﺑﻨﻈﺮ ﻣﯿﺮﺳﺪ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﺗﺎ اﻧﺪازه ای ﻣﺜﻞ ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻨﺮ اﺳﺖ ﺗﺎ ﻋﻠﻢ. اﯾﻨﮑﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﯾﺎ ﺧﺎﻟﯽ ﻟﯿﻮان را ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﯿﻨﻨﺪه دارد

۴- ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﺑﺎزار و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران : ﺗﻤﺎﻣﯽ اﻟﮕﻮﻫﺎ و ﻋﻼﯾﻢ ﺧﺮﯾﺪ و ﻓﺮوش ﺑﺎ روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻫﻤﯿﺸﻪ درﺳﺖ از آب در ﻧﻤﯽ آﯾﺪ .زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽ ﭘﺮدازﯾﺪ دﺳﺖ آﺧﺮ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺷﺎﺧﺼﻬﺎ و اﻟﮕﻮﻫﺎی ﭼﺎرﺗﯽ ﻣﯿﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﯾﮑﺴﺮی ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺷﻮﻧﺪ .ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺗﮑﻨﯿﮑﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺻﺪق ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی دﯾﮕﺮ ﻣﺜﻞ ﺣﺠﻢ و ارزش ﻣﻌﺎﻣﻼت ﻗﺮار ﺑﮕﯿﺮد. ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ۵۰ روزه ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻧﻘﺎط ﺣﻤﺎﯾﺖ / ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎﻧﮏ ﭘﺎرﺳﯿﺎن ﺑﺴﯿﺎر ﺧﻮب ﮐﺎر ﮐﻨﺪ وﻟﯽ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ۷۰ روزه ﺑﺮای ﺳﻬﻢ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﻠﺖ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﺎر ﮐﻨﺪ . درﺳﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ از ﻣﺒﺎﻧﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﮐﻠﯿﺖ دارﻧﺪ، ﺳﻬﺎم ﻫﺮ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺸﺨﺼﺎت و ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺧﺎص ﺧﻮد را داراﺳﺖ . ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ اﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﺮای ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﮐﺎر ﮐﻨﺪ و ﺑﺮای دﯾﮕﺮی ﻣﻮﺛﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صفیه مزیدی شرف آبادی |   1396/10/30 18:10:04   |
0     0
مزایای تحلیل تکنیکال

۱- اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ روش در ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﻤﻮدارﻫﺎ : ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در ﺗﻤﺎم ﺑﺎزارﻫﺎ و روی ﺗﻤﺎم ﭼﺎرﺗﻬﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ ) ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻓﻠﺰات ﭘﺎﯾﻪ، ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﻏﺬاﯾﯽ و ﺷﺎﺧﺼﻬﺎی ﺳﻬﺎم ( و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط ﻗﻮت اﯾﻦ ﻧﻮع ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. درﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﻓﺎﻧﺪاﻣﻨﺘﺎل ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﻃﻼﻋﺎت و ﺻﻮرﺗﻬﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﺧﻮد در ﺑﺎزار ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و اﯾﻦ ﻧﺎﺷﯽ از ﺣﺠﻢ زﯾﺎد اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.

۲- ﺗﻤﺮﮐﺰ روی ﻗﯿﻤﺖ : اﮔﺮ ﻫﺪف ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻗﯿﻤﺖ آﯾﻨﺪه اﺳﺖ ، ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﺷﺪن روی ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ ﻣﻨﻄﻘﯽ اﺳﺖ. ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﺮ روش ﺑﻨﯿﺎدی ﭘﯿﺸﯽ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺑﻄﻮر اﺗﻮﻣﺎﺗﯿﮏ ﺑﻪ آﯾﻨﺪه ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ. ﺑﺎزار ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮏ ﺷﺎﺧﺺ رﻫﺒﺮ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد و ﻣﯿﺘﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ۶ ﺗﺎ ۹ ﻣﺎه آﯾﻨﺪه را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﺑﺮای ﻫﻤﺮاﻫﯽ ﺑﺎ ﺑﺎزار ﻻزم اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ را ﺑﻄﻮر دﻗﯿﻖ زﯾﺮ ﻧﻈﺮ داﺷﺖ.راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻫﺎ و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻗﺒﻞ از ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﻬﻢ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ. ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﻪ دوره ﻫﺎی ﺧﺮﯾﺪ در ﮐﻒ ﺑﻌﻨﻮان ﮔﻮاﻫﯽ ﺑﺮ ﺗﺮﻗﯽ ﻗﺮﯾﺐ اﻟﻮﻗﻮع ﺳﻬﻢ ﻧﮕﺎه ﮐﺮده و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ دوره ﻫﺎی ﻓﺮوش در ﺳﻘﻒ را ﺑﻌﻨﻮان ﺷﺎﻫﺪی ﺑﺮای ﯾﮏ دوره رﮐﻮد در ﺷﺮف وﻗﻮع در ﻧﻈﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮد.

۳- ﺣﻤﺎﯾﺖ / ﻣﻘﺎوﻣﺖ :آﻧﺎﻟﯿﺰ اوﻟﯿﻪ و ﺳﺎده ﻧﻤﻮدار ﻫﺎی ﻗﯿﻤﺖ ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ در ﺗﺸﺨﯿﺺ درﺟﻪ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﯾﺎ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻣﻔﯿﺪ ﺑﺎﺷﺪ . اﯾﻦ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺗﻮﺳﻂ دوره ﻫﺎی ﺗﺮاﮐﻢ ﻣﺤﺪوده داد و ﺳﺘﺪ ( ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺎ در ﯾﮏ ﻣﺤﺪوده ﻣﺸﺨﺺ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﮔﻮﯾﺎی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﻮای ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻋﺮﺿﻪ و ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺎدل رﺳﯿﺪه اﻧﺪ و داد و ﺳﺘﺪ ﺑﻪ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ رﺳﯿﺪه اﺳﺖ.وﻗﺘﯽ ﻗﯿﻤﺖ از اﯾﻦ ﻣﺤﺪوده ﺧﺎرج ﻣﯿﺸﻮد ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﯾﺎ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺷﺮوع ﺑﻪ رﺷﺪ ﮐﺮده و ﺑﺮ دﯾﮕﺮی ﻓﺎﺋﻖ آﻣﺪه اﺳﺖ اﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺎﻻﺗﺮاز ﺣﺪ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﻣﺤﺪوده ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺮود ﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺮﻧﺪه ﺷﺪه و اﮔﺮ از ﺣﺪ ﭘﺎﯾﯿﻨﯽ ﺧﺎرج ﺷﻮد ﻋﺮﺿﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ

۴- ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺼﻮرت ﺗﺼﻮﯾﺮی : ﺣﺘﯽ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮان ﺑﻨﯿﺎدی ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ و ﮐﺎرآزﻣﻮده ﻧﯿﺰ ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ، ﺣﺎوی اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻔﯿﺪی اﺳﺖ . ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ، ﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺗﺼﻮﯾﺮی و ﮔﻮﯾﺎ ازروﻧﺪ ﻗﯿﻤﺖ ﺳﻬﺎم آن ﺷﺮﮐﺖ در ﻃﻮل ﯾﮏ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ . ﻧﻤﻮدار ﺑﺴﯿﺎر ﮔﻮﯾﺎﺗﺮ و ﺧﻮاﻧﺎﺗﺮ از ﯾﮏ ﺟﺪول اﻋﺪاد اﺳﺖ . در اﮐﺜﺮ ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺖ ﺳﺘﻮﻧﻬﺎی ﺣﺠﻢ ﻣﻌﺎﻣﻼت در ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﻮدار آورده ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺘﻮان ﺑﺮاﺣﺘﯽ ﻣﻮارد زﯾﺮ را ﺗﺸﺨﯿﺺ داد  واﮐﻨﺸﻬﺎی ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از اﺗﻔﺎﻗﺎت ﻣﻬﻢ
 ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﺣﺎل
 ﺣﺠﻢ و ﻣﺒﻠﻎ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﮔﺬﺷﺘﻪ
 وﺿﻌﯿﺖ ﻧﺴﺒﯽ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﻞ ﺑﺎزار

۵- ﺗﺴﻬﯿﻞ در ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ : ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﮐﻤﮏ زﯾﺎدی در ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮان ، روش ﺑﻨﯿﺎدی را ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺳﻬﺎم ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ ﺧﺮﯾﺪ و روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل را ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ ﺑﮑﺎر ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ . اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﮐﺎﻣﻼ واﺿﺢ اﺳﺖ ﮐﻪ زﻣﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺧﺮﯾﺪ ، ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﻋﻤﻠﮑﺮد دارد . روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ در ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺗﻘﺎﺿﺎ )ﺣﻤﺎﯾﺖ( ﯾﺎ ﻋﺮﺿﻪ )ﻣﻘﺎوﻣﺖ( و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ زﻣﺎن ﺧﺮوج از ﺑﺎزار ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد .ﻣﺸﺨﺼﺎ اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺮای ﺧﺮوج از ﺑﺎزار در ﻧﺮخ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻧﺮخ ﻫﺎی ﻋﺮﺿﻪ ﮔﺴﺘﺮده و ﯾﺎ ﺧﺮﯾﺪ در ﻧﺮخ ﻫﺎﯾﯽ در ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﻧﺮخ ﻫﺎی ﺣﻤﺎﯾﺘﯽ ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎزده را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﺪ
داﻧﺴﺘﻦ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻗﯿﻤﺖ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ . اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺳﻬﻤﯽ را در دو ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻋﺎﻟﯽ ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﮐﺮده اﯾﺪ وﻟﯽ روﻧﺪ ﺳﻬﻢ در اﯾﻦ ﻣﺪت ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻣﻌﻠﻮم ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﺎزار ﺳﻬﺎم ﻧﻈﺮ دﯾﮕﺮی دارد . اﮔﺮ ﺳﻬﻤﯽ ﺑﻪ اﻧﺪازه زﯾﺎدی رﺷﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻮش ﺑﻪ زﻧﮓ ﺑﺮﮔﺸﺖ رو ﺑﻪ ﻋﻘﺐ آن ﺳﻬﻢ ﺑﻮد . ﯾﺎ اﮔﺮ ﺳﻬﻤﯽ از ﺣﺪ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﯿﺸﺘﺮ اﻓﺖ ﻧﻤﻮده ﺷﺎﯾﺪ اﯾﻦ ارزش را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ آن را در اﯾﻦ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺨﺮﯾﺪ و ﻣﻨﺘﻈﺮ روﻧﺪ رو ﺑﻪ رﺷﺪ آن ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
صفیه مزیدی شرف آبادی |   1396/10/30 18:10:48   |
0     0
تفاوت تحلیل تکنیکی و بنیادی
در روش بنیادی

هدف تعیین عوامل تاثیر گذار بر ارزش ذاتی فعلی و آینده سهام با تاکید بر بنیادهای اقتصادی و عوامل درونی شرکت می باشد.
مطلوبیت یک سهم را بررسی می کند.
قادر به ارزشگذاری بر سهام شرکت تازهعرضه شده می باشد.
قدرت و توان یک شرکت را جهت افزایش ارزش ارزیابی می کند.

در روش تکنیکی

هدف مطالعه مکانیزمهای تاثیر گذار بر قیمت با توجه به اشتیاق بازار است.
مقبولیت یک سهم را بررسی می کند.
در تحلیل شرکتهای تازه وارد به بورس ناتوان است.
زمان ورود و خروج به سهم را مشخص می کند.
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
sudabe bakhshi |   1396/11/06 23:30:54   |
0     0
مزایای تحلیل تکنیکال

۱- اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ روش در ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﻤﻮدارﻫﺎ : ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺧﻮد در ﺗﻤﺎم ﺑﺎزارﻫﺎ و روی ﺗﻤﺎم ﭼﺎرﺗﻬﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ ) ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻓﻠﺰات ﭘﺎﯾﻪ، ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ و ﻏﺬاﯾﯽ و ﺷﺎﺧﺼﻬﺎی ﺳﻬﺎم ( و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎط ﻗﻮت اﯾﻦ ﻧﻮع ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. درﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﻓﺎﻧﺪاﻣﻨﺘﺎل ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﻃﻼﻋﺎت و ﺻﻮرﺗﻬﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﺧﻮد در ﺑﺎزار ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ و اﯾﻦ ﻧﺎﺷﯽ از ﺣﺠﻢ زﯾﺎد اﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.

۲- ﺗﻤﺮﮐﺰ روی ﻗﯿﻤﺖ : اﮔﺮ ﻫﺪف ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻗﯿﻤﺖ آﯾﻨﺪه اﺳﺖ ، ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﺷﺪن روی ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ ﻣﻨﻄﻘﯽ اﺳﺖ. ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﺮ روش ﺑﻨﯿﺎدی ﭘﯿﺸﯽ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ. ﺑﺎ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺑﻄﻮر اﺗﻮﻣﺎﺗﯿﮏ ﺑﻪ آﯾﻨﺪه ﺗﻮﺟﻪ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ. ﺑﺎزار ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮏ ﺷﺎﺧﺺ رﻫﺒﺮ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد و ﻣﯿﺘﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺷﺮاﯾﻂ ۶ ﺗﺎ ۹ ﻣﺎه آﯾﻨﺪه را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﺑﺮای ﻫﻤﺮاﻫﯽ ﺑﺎ ﺑﺎزار ﻻزم اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﯿﻤﺖ را ﺑﻄﻮر دﻗﯿﻖ زﯾﺮ ﻧﻈﺮ داﺷﺖ.راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻫﺎ و ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻗﺒﻞ از ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﻬﻢ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ. ﯾﮏ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﻪ دوره ﻫﺎی ﺧﺮﯾﺪ در ﮐﻒ ﺑﻌﻨﻮان ﮔﻮاﻫﯽ ﺑﺮ ﺗﺮﻗﯽ ﻗﺮﯾﺐ اﻟﻮﻗﻮع ﺳﻬﻢ ﻧﮕﺎه ﮐﺮده و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ دوره ﻫﺎی ﻓﺮوش در ﺳﻘﻒ را ﺑﻌﻨﻮان ﺷﺎﻫﺪی ﺑﺮای ﯾﮏ دوره رﮐﻮد در ﺷﺮف وﻗﻮع در ﻧﻈﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮد.

۳- ﺣﻤﺎﯾﺖ / ﻣﻘﺎوﻣﺖ :آﻧﺎﻟﯿﺰ اوﻟﯿﻪ و ﺳﺎده ﻧﻤﻮدار ﻫﺎی ﻗﯿﻤﺖ ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ در ﺗﺸﺨﯿﺺ درﺟﻪ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﯾﺎ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻣﻔﯿﺪ ﺑﺎﺷﺪ . اﯾﻦ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺗﻮﺳﻂ دوره ﻫﺎی ﺗﺮاﮐﻢ ﻣﺤﺪوده داد و ﺳﺘﺪ ( ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺎ در ﯾﮏ ﻣﺤﺪوده ﻣﺸﺨﺺ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﮔﻮﯾﺎی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﻮای ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻋﺮﺿﻪ و ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺎدل رﺳﯿﺪه اﻧﺪ و داد و ﺳﺘﺪ ﺑﻪ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ رﺳﯿﺪه اﺳﺖ.وﻗﺘﯽ ﻗﯿﻤﺖ از اﯾﻦ ﻣﺤﺪوده ﺧﺎرج ﻣﯿﺸﻮد ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﯾﺎ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺷﺮوع ﺑﻪ رﺷﺪ ﮐﺮده و ﺑﺮ دﯾﮕﺮی ﻓﺎﺋﻖ آﻣﺪه اﺳﺖ اﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺎﻻﺗﺮاز ﺣﺪ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﻣﺤﺪوده ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺮود ﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺮﻧﺪه ﺷﺪه و اﮔﺮ از ﺣﺪ ﭘﺎﯾﯿﻨﯽ ﺧﺎرج ﺷﻮد ﻋﺮﺿﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ

۴- ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺼﻮرت ﺗﺼﻮﯾﺮی : ﺣﺘﯽ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮان ﺑﻨﯿﺎدی ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ و ﮐﺎرآزﻣﻮده ﻧﯿﺰ ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ، ﺣﺎوی اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻔﯿﺪی اﺳﺖ . ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ، ﻧﺸﺎﻧﺪﻫﻨﺪه ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺗﺼﻮﯾﺮی و ﮔﻮﯾﺎ ازروﻧﺪ ﻗﯿﻤﺖ ﺳﻬﺎم آن ﺷﺮﮐﺖ در ﻃﻮل ﯾﮏ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ . ﻧﻤﻮدار ﺑﺴﯿﺎر ﮔﻮﯾﺎﺗﺮ و ﺧﻮاﻧﺎﺗﺮ از ﯾﮏ ﺟﺪول اﻋﺪاد اﺳﺖ . در اﮐﺜﺮ ﻧﻤﻮدارﻫﺎی ﻗﯿﻤﺖ ﺳﺘﻮﻧﻬﺎی ﺣﺠﻢ ﻣﻌﺎﻣﻼت در ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﻮدار آورده ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ ﻧﻤﻮدار ﻣﯿﺘﻮان ﺑﺮاﺣﺘﯽ ﻣﻮارد زﯾﺮ را ﺗﺸﺨﯿﺺ داد واﮐﻨﺸﻬﺎی ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از اﺗﻔﺎﻗﺎت ﻣﻬﻢ
ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﺣﺎل
ﺣﺠﻢ و ﻣﺒﻠﻎ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﮔﺬﺷﺘﻪ
وﺿﻌﯿﺖ ﻧﺴﺒﯽ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﻞ ﺑﺎزار

۵- ﺗﺴﻬﯿﻞ در ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ : ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﮐﻤﮏ زﯾﺎدی در ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ ﻣﯿﮑﻨﺪ . ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮان ، روش ﺑﻨﯿﺎدی را ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺳﻬﺎم ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ ﺧﺮﯾﺪ و روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل را ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ زﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪ ﺑﮑﺎر ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ . اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﮐﺎﻣﻼ واﺿﺢ اﺳﺖ ﮐﻪ زﻣﺎن ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺧﺮﯾﺪ ، ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﻋﻤﻠﮑﺮد دارد . روش ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ در ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺗﻘﺎﺿﺎ )ﺣﻤﺎﯾﺖ( ﯾﺎ ﻋﺮﺿﻪ )ﻣﻘﺎوﻣﺖ( و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ زﻣﺎن ﺧﺮوج از ﺑﺎزار ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد .ﻣﺸﺨﺼﺎ اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺮای ﺧﺮوج از ﺑﺎزار در ﻧﺮخ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻧﺮخ ﻫﺎی ﻋﺮﺿﻪ ﮔﺴﺘﺮده و ﯾﺎ ﺧﺮﯾﺪ در ﻧﺮخ ﻫﺎﯾﯽ در ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﻧﺮخ ﻫﺎی ﺣﻤﺎﯾﺘﯽ ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎزده را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﺪ
داﻧﺴﺘﻦ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻗﯿﻤﺖ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ . اﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺳﻬﻤﯽ را در دو ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﻋﺎﻟﯽ ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﮐﺮده اﯾﺪ وﻟﯽ روﻧﺪ ﺳﻬﻢ در اﯾﻦ ﻣﺪت ﺛﺎﺑﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻣﻌﻠﻮم ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﺎزار ﺳﻬﺎم ﻧﻈﺮ دﯾﮕﺮی دارد . اﮔﺮ ﺳﻬﻤﯽ ﺑﻪ اﻧﺪازه زﯾﺎدی رﺷﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻮش ﺑﻪ زﻧﮓ ﺑﺮﮔﺸﺖ رو ﺑﻪ ﻋﻘﺐ آن ﺳﻬﻢ ﺑﻮد . ﯾﺎ اﮔﺮ ﺳﻬﻤﯽ از ﺣﺪ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﯿﺸﺘﺮ اﻓﺖ ﻧﻤﻮده ﺷﺎﯾﺪ اﯾﻦ ارزش را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ آن را در اﯾﻦ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺨﺮﯾﺪ و ﻣﻨﺘﻈﺮ روﻧﺪ رو ﺑﻪ رﺷﺪ آن ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ
 پاسخ 
دیدگاه کاربران
دیدگاه کاربران

 

 

مشاوره آنلاین

با استفاده از خدمات مشاوره آنلاین مرکز آموزش انتخاب برتر، مسیر خود را برای ارتقاء سطح سواد و دانش مالی و حسابداری هموار نمایید.
این بخش، آماده پاسخگویی به نیازهای شما کاربران گرامی، میباشد.

معرفی کتاب

سیستم اطلاعاتی با رویکرد مدیریت مالی

سیستم اطلاعاتی با رویکرد مدیریت مالی

محمد اسماعیل فدایی نژاد - علی عبدالهی - حمید بنائیان
  • اشتراک دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • قرآن پژوهی مالی و حسابداری
  • شرکت دانش پژوهان مالی فرانگر
  • مرکز مشاوره الکترونیک حسابداری, مالی و سرمایه گذاری
  • توسعه توانمندی و فرصتهای شغلی مالی و حسابداری
  • انتخاب برتر محصولات, خدمات و بازار حسابداری, مالی و...
  • توسعه نگر دانش و مهارت مالی و حسابداری
  • آتیه نگر دانش و سواد مالی مدیران ارشد
  • بهینه نگر دانش و سواد مالی خانواده
  • از دوستان خود دعوت کنید با تیم همسو شوید عضو تیم متفکران شوید
    هدیه مالی تیم متفکران نوین مالی در شبکه اجتماعی