حسابداری ذهنی برای اولین بار توسط ریچارد تالر در سال 1980 مطرح شد. وی بیان کرد که حسابداری ذهنی میکوشد فرایندی را که افراد به موجب آن پیامدهای اقتصادی را کد گذاری، طبقه بندی و ارزیابی میکنند تشریح نماید.
اعتبار هدیه بگیرید و مشارکت کنید
با اعتبار هدیه، از خدمات ویژه استفاده کنید
در بازارکار حسابداری و مالی بدرخشید
خدمات مالی و حسابداری خود را معرفی کنید
انسانها تمایل به نگهداری حوادث خاصی در ذهن خود به صورت تصورات دارند و این تصورات ذهنی در بعضی از مواقع اثرات بیشتری از خود حوادث بر رفتار ما خواهند داشت. اگر حسابداری را سیستم ثبت، طبقه بندی و تلخیص رویدادهای مالی و تجاری تعریف کنیم، آنگاه حسابداری ذهنی به صورت چگونگی اجرای چنین سیستمی توسط افراد و خانوارها تعریف میشود. خانوارها این کار را به دلایلی شبیه به انگیزه ای که سازمانها برای استفاده از حسابداری مدیریت دارند، انجام میدهند:
یعنی هدفشان تحت کنترل درآوردن مخارج برای ردیابی این است که پولشان صرف چه مخارجی میشود. حسابداری ذهنی توصیفی است از شیوههایی که آنان بدان وسیله این امور را انجام میدهند. بر اساس مفهوم حسابداری ذهنی، افراد در تصمیمهای مالی خود برای ارزیابی هر تصمیم، حسابی جداگانه در ذهن میگشایند و سعی میکنند عواقب هر تصمیم (مثبت یا منفی) را به تنهایی بررسی کنند. مطالعات تالر نشان میدهد که افراد در ارزیابی تصمیمها نه تنها آنها را جداگانه بررسی میکنند بلکه تغییر نوع تصمیم و زمان هزینه کردن و منفعت بردن هم بر نتیجههای تصمیم اثر گذار است.
مفاهیم حسابداری ذهنی:
سه عنصر حسابداری ذهنی بیشترین توجه را به خود جلب میکنند.
عنصر اول به چگونگی دریافت نتایج و آزمون آنها، چگونگی تصمیم گیری بر اساس نتایج آزمون شده و در نهایت تصمیمهای گرفته شده میپردازد.
عنصر دوم مستلزم تخصیص فعالیتها به حسابهای معینی است.
عنصر سوم به میزان ارزیابی حسابها میپردازد.
نقشهای اصلی تئوری حسابداری ذهنی:
حسابداری ذهنی بر اساس تئوری چشم انداز، مبتنی بر سه تفکر کلیدی است که عبارتاند از:
نقش کدگذاری حسابداری ذهنی
بر اساس تئوری بهره گیری اقتصادی، نتایج چندگانه در یک جنبه ترکیب میشوند، ولی حسابداری ذهنی عنوان میکند که افراد چنین محاسباتی را انجام نمیدهند. بر اساس منطق حسابداری ذهنی اینکه افراد چگونه نتایج را ترکیب میکنند، مبتنی بر اصول زیر میباشد:1) تفکیک سودها 2) یکپارچه کردن زیانها 3) یکپارچه کردن زیانهای کم با سودهای زیاد و4) مجزا کردن سودهای کم از زیانهای زیاد. از طرفی افراد نه تنها تمایل دارند که معاملات و وقایع را در قالب پول، کدگذاری کنند بلکه از این دید که آیا آنها به عنوان معامله خوب یا بد تصور میشوند نیز کد گذاری میکنند. اینکه چیزی خوب است یا خیر، بستگی به منبع پذیرفته شده آن توسط تصمیم گیرندگان نیز دارد.
نقش طبقه بندی حسابداری ذهنی
بر اساس حسابداری ذهنی، افراد تمایل به طبقه بندی پول دارند. در واقع یک نقطه کلیدی در فرایند حسابداری ذهنی این است که جریانهای ورودی و خروجی ابتدا میبایست شناسایی و سپس به حسابهای مناسب ذهنی، تخصیص یابند. بر اساس تحقیق تیلور (1999)، حسابهایی که افراد استفاده میکنند عبارتاند از: مخارج (برای مثال خوار و بار تعطیلات و...) که در بودجه طبقه بندی میشوند، ثروت که به وسیله نوع حساب (برای مثال حساب جاری، باز نشستگی و ...) طبقه بندی میشود و درآمد که به وسیله منبع آن (برای مثال عایدات و بادآورده و....) طبقه بندی میشوند.
نقش ارزشیابی حسابداری ذهنی
همانطور که ذکر گردید افراد نتایج را کدگذاری میکنند و سودها را به جای اینکه با هم جمع کنند، از هم تفکیک میکنند و همچنین معاملات و وقایع را به حسابهای ذهنی مناسب جهت کنترل رفتار یا دستیابی به اهداف دیگر، طبقه بندی میکنند. این اقدامات چگونگی ارزشیابی معاملات و وقایع را تحت تأثیر قرار میدهند. به طور کلی سرمایه گذاران و اعتباردهندگان، داراییها را بهتر و مطلوب تر از بدهیها تصور میکنند.
منبع
حسابداری ذهنی: رویکردی متفاوت با سناریو های تصمیم گیری، دکتر مهدی مراد زاده فرد، مهدی ناظمی اردکانی
کاربرد تئوری حسابداری ذهنی، رحیم بنابی قدیم، حسین کرباسی یزدی
سایر خدمات تیم
در صورت علاقه مندی به یادگیری کامل مبحث مالی رفتاری، جهت پیش ثبت نام و یا شرکت در دوره ها کلیک کنید.
در صورتی که به مشاوره پیرامون موضوع فوق علاقه دارید کلیک کنید...
ثبت نام و عضویت میز کار