بررسی ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد از آن جهت اهمیت دارد که افراد همیشه و در تمام رفتارهایشان آن طور که مدلهای اقتصادی فرض میکنند ریسک گریز نیستند بلکه زمانی هم هست که ریسک پذیر شده و از خطرات استقبال می کنند.
در نتیجه چندین بحران مالی متداول، در فرهنگ مالی، رفتار رمه ای دارای معنی منفی شده است.در بسیاری از موارد مشاهده شده است که قیمتها در بازار ســــهام دچار نوسانات شدید میشوند بدون اینکه اطلاعات مشخص و موثقی در رابطــــــه با آنها در بازار منتشر شده باشد.
معاملات اختلالزا نقش محوری در ادبیات مالیه رفتاری بازی میکند. معاملاتی که با تغییرات بنیادی همبستگی نداشته باشد را معاملات اختلالزا می گویند. این معاملات موجب انحراف قیمت دارایی از ارزشهای بنیادی میشوند.
شاید یکی از جالبترین رفتارها در بازار حالتی است که ارزیابیها روی یک دارایی خاص خودجوش میشوند. چنین سناریویی از آنجا ناشی میشود که قیمتها فقط ارزش ذاتی را منعکس نمیکنند،بلکه مقداری اضافی را نیز در خود دارند، که به آن حباب میگویند. حباب زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی بطور ناگهانی و به دلایل غیر عقلانی افزایش یافته و سپس سقوط میکند.
کانمن و توریسکی در سال 1979 تئوری چشم انداز را ارائه کردند که نشان میدهد چگونه سرمایه گذاران در بعضی مواقع به طور سیستماتیک تئوری مطلوبیت را نادیده میگیرند. کانمن و توریسکی بیان کردند که زمانیکه سرمایه گذاران در قسمت منفی ثروت (ضرر) هستند آنگاه از ریسک گریزی به ریسک پذیری تغییر جهت میدهند.
تئوری چشم انداز، که توسط یک دکتر روانشناس و برنده جایزه نوبل به نام « دانیل کانممان » مطرح شده است، توجه اصلی متوجه ثبت این واقعیت شده که انسان ها در طی تصمیم گیری، بیشتر از همه به ریسک از دست دادن بهای زیادی می دهند. به عبارتی دیگر، ترس از جواب منفی گرفتن آنقدر قوی است که انگیزه تلاش دوباره را حتی می تواند به یاس و نا امیدی تبدیل کند.
منظور از تورش، انحراف از تصمیمگیریهای درست و بهینه است. از آنجائی که زمان و منابع شناخت محدود هستند، نمیتوانیم دادههایی را که از محیط میگیریم به صورت بهینه تجزیه و تحلیل کنیم.
مالی رفتاری چگونگی تفسیر افراد از اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری آگاهانه میباشد و به عبارت دیگر مالی رفتاری به دنبال تأثیر فرایند روانشناختی در تصمیمگیری است. پیدایش مالی رفتاری پایهها و ساختار انسجام یافتهی مالی استاندارد را متزلزل ساخت و نشان داد آنچه مالی استاندارد بر اساس آن مسائل را تفسیر و تبیین میکند همواره برقرار نیست. مالی رفتاری وجود انحرافات، اشتباهات و عدم وجود پاسخهایی را آشکار ساخت. در واقع معلول جدیدی را شناخت ولی برای آن مرهم یا پاسخی نداشت.
حسابداری ذهنی برای اولین بار توسط ریچارد تالر در سال 1980 مطرح شد. وی بیان کرد که حسابداری ذهنی میکوشد فرایندی را که افراد به موجب آن پیامدهای اقتصادی را کد گذاری، طبقه بندی و ارزیابی میکنند تشریح نماید.
در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «قانون اصلاح مواد (1)، (6) و (7) قانون اجرای سیاست های کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی»